ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون اول رئیس جمهور در مراسم رونمایی از سامانه همافزایی مدیریت ایران:
به صحنهآوردن مردم از مهمترین مأموریتهای امروز کشور است
روز گذشته در جلسهای با حضور معاون اول رئیسجمهور برای بررسی طرحهای نخبگان، رویداد و سامانه همافزایی مدیریت ایران بهعنوان زیرساختی برای آشنایی، ارتباط و همکاری مدیران کشور با مؤسسات، شرکتها و مجموعههای مردمی مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول رئیس جمهور، محمد مخبر در این جلسه ضمن تبریک میلاد با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) با اشاره به طرح و ایده مذکور، آن را مهم و ارزشمند توصیف و اظهارکرد: با اجرای این طرح استعدادها و ظرفیتهای گروههای مردمی برای حل مسائل و چالشها به مدیران اجرایی کشور معرفی میشود.
وی به صحنه آوردن مردم برای حل مسائل کشور را از مهمترین و ضروریترین مأموریتهای امروز کشور برشمرد و افزود: حل مسائل و چالشهای کشور از طریق مردم، با بهترین کیفیت و کمترین هزینهها به انجام میرسد و نتایج و دستاوردهای این رویکرد بسیار ارزشمند خواهد بود.
معاون اول رئیسجمهور با یادآوری اینکه نخبگان و صاحبان ایده فقط در دانشگاههای معتبر پایتخت نیستند، تصریح کرد: خوشبختانه ظرفیت نیروی انسانی در کشور بسیار گسترده است و در دور افتادهترین مناطق و اقصی نقاط کشور نخبگانی وجود دارند که اگر فضا و شرایط فعالیت برای آنان فراهم شود، کارهایی را انجام میدهند که میتواند برای کشور بسیار مؤثر و راهگشا باشد. مخبر ادامه داد: چنین طرحهایی میتواند به شناسایی و احصاء ظرفیتهای مردمی و معرفی نخبگان کشور به مدیران اجرایی کمک کند تا از این طریق دستگاهها و مدیران اجرایی بتوانند نیازها و چالشهای خود را به مردم و نخبگان واگذار کنند.
معاون اول رئیسجمهور اضافه کرد: با اجرای این رویداد و راهاندازی این سامانه همچنین این امکان فراهم میشود تا مسائل و مشکلات استانها و مناطق مختلف کشور از سوی مردم و نخبگان همان مناطق حل و فصل شود و از مراجعه به پایتخت و کلان شهرها تا حد زیادی بینیاز خواهند شد.
در این جلسه گزارشی از رویداد همافزایی مدیریت ایران که قرار است خرداد ماه امسال با حضور بیش از هزار شرکت و مجموعه مردمی برگزار شود، ارائه و سامانه جانبی آن بهعنوان بستری پویا و چند منظوره برای آشنایی، ارتباط و همکاری مدیران کشور، مؤسسات و سازمانهای مردمی رونمایی شد. سامانه هم افزا این امکان را فراهم کرده تا فهرست تمام شرکتها، مؤسسات و مجموعههای مردمی که به تأیید کارشناسان ارزیابی رسیدهاند در معرض دید عموم قرار گیرد و کاربران میتوانند با ورود به این سامانه و انتخاب موضوع مورد نظر خود، فهرست شرکتها و مؤسسات فعال در آن موضوع را مشاهده کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول رئیس جمهور، محمد مخبر در این جلسه ضمن تبریک میلاد با سعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) با اشاره به طرح و ایده مذکور، آن را مهم و ارزشمند توصیف و اظهارکرد: با اجرای این طرح استعدادها و ظرفیتهای گروههای مردمی برای حل مسائل و چالشها به مدیران اجرایی کشور معرفی میشود.
وی به صحنه آوردن مردم برای حل مسائل کشور را از مهمترین و ضروریترین مأموریتهای امروز کشور برشمرد و افزود: حل مسائل و چالشهای کشور از طریق مردم، با بهترین کیفیت و کمترین هزینهها به انجام میرسد و نتایج و دستاوردهای این رویکرد بسیار ارزشمند خواهد بود.
معاون اول رئیسجمهور با یادآوری اینکه نخبگان و صاحبان ایده فقط در دانشگاههای معتبر پایتخت نیستند، تصریح کرد: خوشبختانه ظرفیت نیروی انسانی در کشور بسیار گسترده است و در دور افتادهترین مناطق و اقصی نقاط کشور نخبگانی وجود دارند که اگر فضا و شرایط فعالیت برای آنان فراهم شود، کارهایی را انجام میدهند که میتواند برای کشور بسیار مؤثر و راهگشا باشد. مخبر ادامه داد: چنین طرحهایی میتواند به شناسایی و احصاء ظرفیتهای مردمی و معرفی نخبگان کشور به مدیران اجرایی کمک کند تا از این طریق دستگاهها و مدیران اجرایی بتوانند نیازها و چالشهای خود را به مردم و نخبگان واگذار کنند.
معاون اول رئیسجمهور اضافه کرد: با اجرای این رویداد و راهاندازی این سامانه همچنین این امکان فراهم میشود تا مسائل و مشکلات استانها و مناطق مختلف کشور از سوی مردم و نخبگان همان مناطق حل و فصل شود و از مراجعه به پایتخت و کلان شهرها تا حد زیادی بینیاز خواهند شد.
در این جلسه گزارشی از رویداد همافزایی مدیریت ایران که قرار است خرداد ماه امسال با حضور بیش از هزار شرکت و مجموعه مردمی برگزار شود، ارائه و سامانه جانبی آن بهعنوان بستری پویا و چند منظوره برای آشنایی، ارتباط و همکاری مدیران کشور، مؤسسات و سازمانهای مردمی رونمایی شد. سامانه هم افزا این امکان را فراهم کرده تا فهرست تمام شرکتها، مؤسسات و مجموعههای مردمی که به تأیید کارشناسان ارزیابی رسیدهاند در معرض دید عموم قرار گیرد و کاربران میتوانند با ورود به این سامانه و انتخاب موضوع مورد نظر خود، فهرست شرکتها و مؤسسات فعال در آن موضوع را مشاهده کنند.
نگاهی به اولین تجربه کارگردانی سعید ملکان در «روز صفر» در گفتوگو با منتقدان
یک تریلر سیاسی ملتهب
فرهنگی/ نخستین تجربه بلند سینمایی سعید ملکان بعد از سالها فعالیت در حوزه چهرهپردازی و تهیهکنندگی، یک فیلم امنیتی اما محبوب است. در این فیلم ماجرای دستگیری عبدالمالک ریگی (ساعد سهیلی) توسط نیروهای امنیتی به سرپرستی علی/ سیاوش (امیر جدیدی) روایت میشود. فیلمنامه را ملکان بهصورت مشترک با بهرام توکلی نوشته که پیش از این در فیلمهای «غلامرضا تختی»، «آسمان زرد کمعمق»، «تنگه ابوقریب» و «بیگانه» با یکدیگر همکاری داشتند. نمایش عمومی این فیلم از 15 اسفندماه و در ترکیب اکران نوروزی آغاز شد. «روز صفر» فروش متوسط رو به رشدی داشته، در رده چهارم فهرست پرفروشهای امسال قرار دارد و در هفته اخیر با افزایش تعداد مخاطبان، در رتبه سوم فروش هفتگی قرار گرفته است. تعدادی از منتقدان در گفتوگو با «ایران» از این فیلم گفتهاند.
هوشنگ گلمکانی
آرش خوشخو
برترین مزیت «روز صفر» سوژه خارقالعاده آن است که در میان تمام پروندههای جاسوسی امنیتی مربوط به ایران جایگاه ویژهای دارد و همه مشخصات و مصالح لازم برای ساخت یک درام حادثهای پرجاذبه را فراهم کرده است. نکته اینجاست که نویسنده و کارگردان فیلم تلقی کهنهای درباره سینمای جاسوسی دارند و نوعی حال و هوای جیمز باند گونه را به فیلم بخشیدهاند، آن هم از نوع جیمزباندهای دهه 60 که برای تماشاگری که فیلمهای حادثهای معاصر جهان را دیده است کمی دمده و کهنه به نظر میرسد.
علیرضا نراقی
به طور قطع در صحنهپردازی و کارگردانی یک تریلر جاسوسی- سیاسی، «روز صفر» یک اتفاق مهم در سینمای ایران است، فیلمی است استاندارد و تر و تمیز در اجرا. اما در بطن این اجرای موفق، فیلم در شخصیتپردازی- بخصوص در مورد شخصیت مرکزی- ناموفق و عقیم است. همچنین از مصالح و مواد اولیه لازم برای ایجاد تعلیقهای خاص یک درام جاسوسی تهی است. «روز صفر» در عین پوستهای جذاب و پرکشش و با وجود موضوع تنشآلود و جالب توجهی که دارد، از درون خالی است.
سحر عصر آزاد
فیلمی خوش ساخت و استاندارد که از وجه مهمی به نام اتمسفر ایرانی و به تَبَع آن قصهگویی، روایت، شخصیتپردازی، چینش روابط، طراحی نقاط عطف و گرهگشایی از جنس ایرانی و اینجایی غافل شده و تکرار محض الگوی جهانی تریلرهای سیاسی- جنایی است بدون آنکه هویت مخصوص به خود را پیدا کند.
کیوان کثیریان
«روز صفر» از فیلمهای اکشن خوش ساخت سینمای ایران در چندسال اخیر است. سوژهای که انتخاب شده، هیجانانگیز، دارای تعقیب و گریز با یک بدمن با هوش و یک قهرمان قوی است. رویکرد فیلم سعید ملکان متفاوت از فیلم مشابه آن «شبی که ماه کامل شد» است. فیلم نرگس آبیار بستر عاشقانه هم دارد، برادران ریگی را در دوران قدرتشان نشان میدهد و تمرکزش روی عبدالحمید ریگی است. «روز صفر» اما روی واقعه مشخصی از تاریخ معاصر و نحوه دستگیری عبدالمالک ریگی تمرکز میکند. فیلم بخوبی از قابلیت اکشن و حادثهای قصه استفاده کرده است. از وجوه مثبت فیلم تصویر بدمن باهوش و قدرتمندی است که روی پیروانش نفوذ دارد و به سادگی نمیتوان او را به تله انداخت. در عین حال با ظرافت، اختلافات داخلی نیروهای امنیتی ایران را هم نشان میدهد. به نظر میرسد که تا حد زیادی به واقعیت وفادار است و بر اساس اسناد و مدارکی که در اختیار سازندگان بوده فیلمنامه مبتنی بر واقعیت است. در سینمای ما که معمولاً هنوز بلد نیستند قهرمان بسازند، یک قهرمان پر قدرت و باهوش این شکلی کم داشتهایم. در دورهای جمشید هاشمپور بخوبی چنین نقشهایی را ایفا میکرد، اما سالهاست که فیلم اکشن ساخته نمیشود و قهرمان اکشن با کیفیت نداریم. هر دو بازیگر نقشهای اصلی روز صفر بازیهای خوبی ارائه دادهاند،اگر چه فیلمنامه حفرههایی دارد اما در مجموع «روز صفر» در سینمای حادثهای فیلم قابل قبولی است و یک شروع خوب در کارگردانی برای ملکان است؛ بعد از سالها فعالیت در حوزه چهرهپردازی و تهیهکنندگی و با توجه به نقش و سهم فراوانِ سعید ملکان در ساخت فیلمهای مختلف، میشد پیشبینی کرد که کار اول او بهعنوان یک فیلمساز، با کیفیت خواهد بود. «روز صفر» فارغ از ایدئولوژی، علاقهمندان سینمای اکشن و حادثهای را راضی میکند.
سیدآریا قریشی
باید به همان جمله طلایی آلفرد هیچکاک رجوع کنیم: «هر قدر شخصیت منفی فیلم بهتر باشد، خود فیلم بهتر است.» مشکل اصلی «روز صفر» را باید در فیلمنامهای جستوجو کرد که در ساخت یک تقابل دراماتیک اساسی میان قطبهای خیر و شر ناکام میماند. شخصیت ریگی (ساعد سهیلی) در خودِ فیلم ساخته نمیشود. برای تأثیرپذیری از حضور این کاراکتر مدام باید به یاد بیاوریم که ریگی در دنیای واقعی چه شخصیت مخوفی بود. پس «روز صفر» از این جنبه بشدت به فرامتن وابسته است. فیلم در پرورش قهرمان هم چندان موفق نیست. باورپذیری نسبی شخصیت اصلی تا حد زیادی مدیون بازی امیر جدیدی است که توانایی قابل تحسینی در ایفای نقش یک قهرمان مصمم به شکلی بیاغراق و پذیرفتنی دارد. اما مشکلات فیلم محدود به شخصیتپردازی نمیشود. در طول فیلم با نریشنی روبهروییم که خیلی وقتها زائد بهنظر رسیده و توضیح واضحات میدهد. همچنین بار اصلی تعلیق و هیجان فیلم روی دوش احتمال وقوع حادثهای تکاندهنده است که البته میدانیم در واقعیت هرگز رخ نداده است. همینجا با تعارضی روبهرو میشویم که نشاندهنده شکست فیلم است: برای تأثیر پذیرفتن از شخصیت منفی باید مدام واقعیت بیرونی را به یاد بیاوریم اما برای اینکه تحت تأثیر تعلیق فیلم قرار بگیریم باید هیچ اطلاعی از اتفاقات رخ داده در واقعیت نداشته باشیم! فیلم البته خالی از نکات مثبت نیست. بهعنوان مثال برخی از صحنههای تعقیب وگریز از اجرایی حرفهای برخوردارند و- بهشکل مجرد- تأثیرگذار از کار درآمدهاند اما این به هیچ وجه برای خلق یک اثر تماشایی و ماندگار کافی نیست.
حمیدرضا مدقق
پس از قریب به سه دهه فراموشی، «روز صفر»، ژانر اکشن و تقسیم صریح و روشن شخصیتها به دو گروه قهرمانان مثبت و منفی را به یاد سینمای ایران آورد. بستر «جاسوسی» فیلم هم سبب شد که در نخستین نمایش فیلم در جشنواره سی و هشتم فجر برخی آن را نخستین فیلم جیمز باندی سینمای ایران بنامند. مأمور دستگاه اطلاعاتی ایران در این فیلم (با بازی امیر جدیدی) مثل جیمز باند، شخصیتی عملگرا، سمج، خونسرد، دارای سرعت عمل و یکهبزن است و مطابق قراردادهای ژانر اکشن (که فیلمهای باند نمونه آشنا و اصلی آن محسوب میشوند). «روز صفر» نیز تولیدی عظیم داشته (البته در حد و اندازه معیارهای سینمای ایران) و برخوردار از لوکیشنهای گوناگون، ریتم تند، تعقیب و گریز و زد و خوردهای متعدد است. جالب آنکه مثل غالب فیلمهای باند بویژه نمونههای قدیمیتر، مهمترین نقطه ضعف «روز صفر» فیلمنامه آن است. امری که سبب میشود بویژه قهرمان اصلی فیلم پرداخت مناسبی نیابد و از یک یکه بزن وطن دوست فراتر نرود. «روز صفر» اگر با تأخیر اکران نمیشد، احتمالاً میتوانست با موفقیتش راهگشای حیات دوباره ژانر قدیمی اکشن در سینمای ایران شود، امری که متأسفانه کرونا مانع آن شد.
شاهین امین
سازندگان «روز صفر» تلاش کردهاند اکشنی جذاب بسازند؛ نتیجه این تلاش در صحنههای درگیری و بخش حادثهای ماجرا تا حد زیادی قابل قبول است اما اشکالاتی که در فیلمنامه وجود دارد، باعث میشود «روز صفر» از فیلمی متوسط فراتر نرود. همان طور که در نمونههای خارجی دیدهایم، نگارش فیلمهای حادثهای به دقت در جزئیات نیاز دارد و ریزهکاریها مهم است اما «روز صفر» از آن غافل است و نتیجه اینکه مخاطب با علامت سؤال و چراهای بسیار مواجه میشود و از خود میپرسد چرا این اتفاق افتاد چرا این طور شد و... این چراها و علامت سؤالها نشانه ضعف فیلمنامه است. برای اتفاقات، بستر مناسب، زمینه چینی و روابط علت و معلولی وجود ندارد و بالطبع خیلی جاها باورپذیر نیست. نتیجه اینکه «روز صفر» در حد یک فیلم متوسط باقی میماند که گرچه تماشاگر از اینکه برای دیدن آن به سینما آمده احساس غبن و زیان نمیکند و راضی از سالن سینما بیرون میآید اما همین که از سینما بیرون میآید، فراموشش میکند.
رضا صائمی
منتقد سینما
سعـــید ملــکان ســـالها تجـــربه حــضــــــــــــورش در سیــــنـــما را چــــه در حــــوزه چهرهپــردازی و چه (بویژه) در زمینه تهیهکنندگی در ساخت فیلم اولش به عنوان کارگردان به کار گرفته تا «روز صفر» نه نتها یک فیلم اولی به معنای آماتوری و تجربهگرایانه نباشد که پختگی در ساختار و روایت آن فراتر از یک فیلم اولی شود.
«روز صفر» فیلم چند لایهای است که از یک سو میتوان آن را اثری شخصیتمحور، چهرهنگارانه و پرتره دانست که به بازنمایی کاراکتر عبدالمالک ریگی میپردازد و از سوی دیگر فیلمی حادثهمحور که چگونگی دستگیر شدن او را به مثابه یک رخداد تاریخی به تصویر میکشد و از سوی دیگر میتوان آن را در ذیل ژانر اکشن قرار داد؛ یک اکشن ایرانی. اما خود همین اکشن بودن هم ضمن وفاداری ساختاری و فرمی به ژانر از حیث مضمون و درونمایههای معنایی واجد گزارههای فلسفی و روشنفکرانه است که کاملاً ردپای بهرام توکلی را به عنوان یکی از فیلمنامهنویسان در کنار سعید ملکان نشان میدهد. «روز صفر» البته یک تریلر سیاسی است که میتواند مخاطبان ایرانی را از تماشای یک فیلم ژانرمحور راضی کند.
سکانس افتتاحیه «روز صفر» با صحنهای چشمگیر از جاسازی بمب و اسلحه در وسایل گوناگون از کتابهای توخالی تا عروسکهای بچهها آغاز میشود و در همان ابتدا مخاطب را با انبوهی از اطلاعات مواجه میکند. از کار اطلاعاتی در خارج از خاک ایران تا زندگی شخصی قهرمانش و تنهایی او و از دست رفتن خانواده، تا همدستی پلیس پاکستان با تروریستهای تکفیری، استثمار کودکان پاکستان در مدارس دینی برای آموزش دادن کارهای نظامی و آمادهکردنشان برای حملههای انتحاری و تروریستی و... اطلاعاتی که از همان ابتدا با شیوه روایت و ریتم تندی که دارد نفس مخاطب را میگیرد و در عین حال او را بشدت درگیر قصه میکند. آنچه که در این میان به تعلیق اصلی قصه بدل میشود، عملیات تروریستی گستردهای است که قرار است ریگی به شکل همزمان در شهرهای بزرگ ایران انجام دهد. این تعلیق برساخته از ضد قهرمان با واکنش قهرمان قصه (امیر جدیدی) برای خنثی کردن نقشه عملیاتی ریگی، همراه میشود که در نهایت یک جدال جذاب و پرالتهاب را شکل میدهد که مخاطب را در فرازونشیبهای ملتهب خود همراه میکند.
در این فضا و موقعیت دوقطبی البته وزن نقشآفرینان این دو نقش یکی نیست. ساعد سهیلی با اینکه بازیگر خوبی است اما هم از حیث فیزیکی و هم اجرایی به اندازهای که انتظار میرفت نتوانست شمایلی باورپذیر از کاراکتر ریگی را به نمایش بگذارد و به همین اندازه امیر جدیدی چنان مستحکم و قدرتمند ظاهر شد که به عنوان یک قهرمان هم باورپذیر است و هم به دل مینشیند. گرچه میتوان این نقد را وارد کرد که کاراکتر او به تیپسازی نزدیک است تا شخصیتپردازی، اما میتوان با توجه به ساختار ژانری فیلم آن را پذیرفت. واقعیت این است که ملکان برای ساخت فیلمی مطابق با قواعد ژانر که فضای آن را به فیلمهای هالیوودی نزدیک میکند، سراغ یک سوژه واقعی و تاریخی رفته و ترکیب این دو که هر کدام مقتضیات فرمی و روایی خود را دارد باعث برخی تضادها و پارادوکسهای دراماتیک در بازنمایی ساختاری اثر میشود.
واقعیت این است که فیلمنامه «روز صفر» حفره کم ندارد، اما قدرت تکنیکی و توان اجرایی فیلم آنها را میپوشاند و مخاطب بیشتر درگیر التهاب قصه و شیوه بازنمایی بصری و دراماتیک آن میشود.«روز صفر» را میتوان با وجود کموکاستیهایی که دارد نمونه خوبی از یک اکشن ایرانی قابل قبول دانست که ریتم و ضربآهنگ خوبی دارد و با جلوههای ویژه بصری و میدانی چشمگیر، مخاطب را اقناع میکند. فیلمی که با آن میتوان یک هیجان سینمایی را تجربه کرد و با چشم پوشیدن از ضعفهای دراماتیکش از تماشای آن لذت برد. تماشای این فیلم را حتماً در سینما باید تجربه کرد. «روز صفر» فیلمی برای پرده سینماست.
هوشنگ گلمکانی
آرش خوشخو
برترین مزیت «روز صفر» سوژه خارقالعاده آن است که در میان تمام پروندههای جاسوسی امنیتی مربوط به ایران جایگاه ویژهای دارد و همه مشخصات و مصالح لازم برای ساخت یک درام حادثهای پرجاذبه را فراهم کرده است. نکته اینجاست که نویسنده و کارگردان فیلم تلقی کهنهای درباره سینمای جاسوسی دارند و نوعی حال و هوای جیمز باند گونه را به فیلم بخشیدهاند، آن هم از نوع جیمزباندهای دهه 60 که برای تماشاگری که فیلمهای حادثهای معاصر جهان را دیده است کمی دمده و کهنه به نظر میرسد.
علیرضا نراقی
به طور قطع در صحنهپردازی و کارگردانی یک تریلر جاسوسی- سیاسی، «روز صفر» یک اتفاق مهم در سینمای ایران است، فیلمی است استاندارد و تر و تمیز در اجرا. اما در بطن این اجرای موفق، فیلم در شخصیتپردازی- بخصوص در مورد شخصیت مرکزی- ناموفق و عقیم است. همچنین از مصالح و مواد اولیه لازم برای ایجاد تعلیقهای خاص یک درام جاسوسی تهی است. «روز صفر» در عین پوستهای جذاب و پرکشش و با وجود موضوع تنشآلود و جالب توجهی که دارد، از درون خالی است.
سحر عصر آزاد
فیلمی خوش ساخت و استاندارد که از وجه مهمی به نام اتمسفر ایرانی و به تَبَع آن قصهگویی، روایت، شخصیتپردازی، چینش روابط، طراحی نقاط عطف و گرهگشایی از جنس ایرانی و اینجایی غافل شده و تکرار محض الگوی جهانی تریلرهای سیاسی- جنایی است بدون آنکه هویت مخصوص به خود را پیدا کند.
کیوان کثیریان
«روز صفر» از فیلمهای اکشن خوش ساخت سینمای ایران در چندسال اخیر است. سوژهای که انتخاب شده، هیجانانگیز، دارای تعقیب و گریز با یک بدمن با هوش و یک قهرمان قوی است. رویکرد فیلم سعید ملکان متفاوت از فیلم مشابه آن «شبی که ماه کامل شد» است. فیلم نرگس آبیار بستر عاشقانه هم دارد، برادران ریگی را در دوران قدرتشان نشان میدهد و تمرکزش روی عبدالحمید ریگی است. «روز صفر» اما روی واقعه مشخصی از تاریخ معاصر و نحوه دستگیری عبدالمالک ریگی تمرکز میکند. فیلم بخوبی از قابلیت اکشن و حادثهای قصه استفاده کرده است. از وجوه مثبت فیلم تصویر بدمن باهوش و قدرتمندی است که روی پیروانش نفوذ دارد و به سادگی نمیتوان او را به تله انداخت. در عین حال با ظرافت، اختلافات داخلی نیروهای امنیتی ایران را هم نشان میدهد. به نظر میرسد که تا حد زیادی به واقعیت وفادار است و بر اساس اسناد و مدارکی که در اختیار سازندگان بوده فیلمنامه مبتنی بر واقعیت است. در سینمای ما که معمولاً هنوز بلد نیستند قهرمان بسازند، یک قهرمان پر قدرت و باهوش این شکلی کم داشتهایم. در دورهای جمشید هاشمپور بخوبی چنین نقشهایی را ایفا میکرد، اما سالهاست که فیلم اکشن ساخته نمیشود و قهرمان اکشن با کیفیت نداریم. هر دو بازیگر نقشهای اصلی روز صفر بازیهای خوبی ارائه دادهاند،اگر چه فیلمنامه حفرههایی دارد اما در مجموع «روز صفر» در سینمای حادثهای فیلم قابل قبولی است و یک شروع خوب در کارگردانی برای ملکان است؛ بعد از سالها فعالیت در حوزه چهرهپردازی و تهیهکنندگی و با توجه به نقش و سهم فراوانِ سعید ملکان در ساخت فیلمهای مختلف، میشد پیشبینی کرد که کار اول او بهعنوان یک فیلمساز، با کیفیت خواهد بود. «روز صفر» فارغ از ایدئولوژی، علاقهمندان سینمای اکشن و حادثهای را راضی میکند.
سیدآریا قریشی
باید به همان جمله طلایی آلفرد هیچکاک رجوع کنیم: «هر قدر شخصیت منفی فیلم بهتر باشد، خود فیلم بهتر است.» مشکل اصلی «روز صفر» را باید در فیلمنامهای جستوجو کرد که در ساخت یک تقابل دراماتیک اساسی میان قطبهای خیر و شر ناکام میماند. شخصیت ریگی (ساعد سهیلی) در خودِ فیلم ساخته نمیشود. برای تأثیرپذیری از حضور این کاراکتر مدام باید به یاد بیاوریم که ریگی در دنیای واقعی چه شخصیت مخوفی بود. پس «روز صفر» از این جنبه بشدت به فرامتن وابسته است. فیلم در پرورش قهرمان هم چندان موفق نیست. باورپذیری نسبی شخصیت اصلی تا حد زیادی مدیون بازی امیر جدیدی است که توانایی قابل تحسینی در ایفای نقش یک قهرمان مصمم به شکلی بیاغراق و پذیرفتنی دارد. اما مشکلات فیلم محدود به شخصیتپردازی نمیشود. در طول فیلم با نریشنی روبهروییم که خیلی وقتها زائد بهنظر رسیده و توضیح واضحات میدهد. همچنین بار اصلی تعلیق و هیجان فیلم روی دوش احتمال وقوع حادثهای تکاندهنده است که البته میدانیم در واقعیت هرگز رخ نداده است. همینجا با تعارضی روبهرو میشویم که نشاندهنده شکست فیلم است: برای تأثیر پذیرفتن از شخصیت منفی باید مدام واقعیت بیرونی را به یاد بیاوریم اما برای اینکه تحت تأثیر تعلیق فیلم قرار بگیریم باید هیچ اطلاعی از اتفاقات رخ داده در واقعیت نداشته باشیم! فیلم البته خالی از نکات مثبت نیست. بهعنوان مثال برخی از صحنههای تعقیب وگریز از اجرایی حرفهای برخوردارند و- بهشکل مجرد- تأثیرگذار از کار درآمدهاند اما این به هیچ وجه برای خلق یک اثر تماشایی و ماندگار کافی نیست.
حمیدرضا مدقق
پس از قریب به سه دهه فراموشی، «روز صفر»، ژانر اکشن و تقسیم صریح و روشن شخصیتها به دو گروه قهرمانان مثبت و منفی را به یاد سینمای ایران آورد. بستر «جاسوسی» فیلم هم سبب شد که در نخستین نمایش فیلم در جشنواره سی و هشتم فجر برخی آن را نخستین فیلم جیمز باندی سینمای ایران بنامند. مأمور دستگاه اطلاعاتی ایران در این فیلم (با بازی امیر جدیدی) مثل جیمز باند، شخصیتی عملگرا، سمج، خونسرد، دارای سرعت عمل و یکهبزن است و مطابق قراردادهای ژانر اکشن (که فیلمهای باند نمونه آشنا و اصلی آن محسوب میشوند). «روز صفر» نیز تولیدی عظیم داشته (البته در حد و اندازه معیارهای سینمای ایران) و برخوردار از لوکیشنهای گوناگون، ریتم تند، تعقیب و گریز و زد و خوردهای متعدد است. جالب آنکه مثل غالب فیلمهای باند بویژه نمونههای قدیمیتر، مهمترین نقطه ضعف «روز صفر» فیلمنامه آن است. امری که سبب میشود بویژه قهرمان اصلی فیلم پرداخت مناسبی نیابد و از یک یکه بزن وطن دوست فراتر نرود. «روز صفر» اگر با تأخیر اکران نمیشد، احتمالاً میتوانست با موفقیتش راهگشای حیات دوباره ژانر قدیمی اکشن در سینمای ایران شود، امری که متأسفانه کرونا مانع آن شد.
شاهین امین
سازندگان «روز صفر» تلاش کردهاند اکشنی جذاب بسازند؛ نتیجه این تلاش در صحنههای درگیری و بخش حادثهای ماجرا تا حد زیادی قابل قبول است اما اشکالاتی که در فیلمنامه وجود دارد، باعث میشود «روز صفر» از فیلمی متوسط فراتر نرود. همان طور که در نمونههای خارجی دیدهایم، نگارش فیلمهای حادثهای به دقت در جزئیات نیاز دارد و ریزهکاریها مهم است اما «روز صفر» از آن غافل است و نتیجه اینکه مخاطب با علامت سؤال و چراهای بسیار مواجه میشود و از خود میپرسد چرا این اتفاق افتاد چرا این طور شد و... این چراها و علامت سؤالها نشانه ضعف فیلمنامه است. برای اتفاقات، بستر مناسب، زمینه چینی و روابط علت و معلولی وجود ندارد و بالطبع خیلی جاها باورپذیر نیست. نتیجه اینکه «روز صفر» در حد یک فیلم متوسط باقی میماند که گرچه تماشاگر از اینکه برای دیدن آن به سینما آمده احساس غبن و زیان نمیکند و راضی از سالن سینما بیرون میآید اما همین که از سینما بیرون میآید، فراموشش میکند.
رضا صائمی
منتقد سینما
سعـــید ملــکان ســـالها تجـــربه حــضــــــــــــورش در سیــــنـــما را چــــه در حــــوزه چهرهپــردازی و چه (بویژه) در زمینه تهیهکنندگی در ساخت فیلم اولش به عنوان کارگردان به کار گرفته تا «روز صفر» نه نتها یک فیلم اولی به معنای آماتوری و تجربهگرایانه نباشد که پختگی در ساختار و روایت آن فراتر از یک فیلم اولی شود.
«روز صفر» فیلم چند لایهای است که از یک سو میتوان آن را اثری شخصیتمحور، چهرهنگارانه و پرتره دانست که به بازنمایی کاراکتر عبدالمالک ریگی میپردازد و از سوی دیگر فیلمی حادثهمحور که چگونگی دستگیر شدن او را به مثابه یک رخداد تاریخی به تصویر میکشد و از سوی دیگر میتوان آن را در ذیل ژانر اکشن قرار داد؛ یک اکشن ایرانی. اما خود همین اکشن بودن هم ضمن وفاداری ساختاری و فرمی به ژانر از حیث مضمون و درونمایههای معنایی واجد گزارههای فلسفی و روشنفکرانه است که کاملاً ردپای بهرام توکلی را به عنوان یکی از فیلمنامهنویسان در کنار سعید ملکان نشان میدهد. «روز صفر» البته یک تریلر سیاسی است که میتواند مخاطبان ایرانی را از تماشای یک فیلم ژانرمحور راضی کند.
سکانس افتتاحیه «روز صفر» با صحنهای چشمگیر از جاسازی بمب و اسلحه در وسایل گوناگون از کتابهای توخالی تا عروسکهای بچهها آغاز میشود و در همان ابتدا مخاطب را با انبوهی از اطلاعات مواجه میکند. از کار اطلاعاتی در خارج از خاک ایران تا زندگی شخصی قهرمانش و تنهایی او و از دست رفتن خانواده، تا همدستی پلیس پاکستان با تروریستهای تکفیری، استثمار کودکان پاکستان در مدارس دینی برای آموزش دادن کارهای نظامی و آمادهکردنشان برای حملههای انتحاری و تروریستی و... اطلاعاتی که از همان ابتدا با شیوه روایت و ریتم تندی که دارد نفس مخاطب را میگیرد و در عین حال او را بشدت درگیر قصه میکند. آنچه که در این میان به تعلیق اصلی قصه بدل میشود، عملیات تروریستی گستردهای است که قرار است ریگی به شکل همزمان در شهرهای بزرگ ایران انجام دهد. این تعلیق برساخته از ضد قهرمان با واکنش قهرمان قصه (امیر جدیدی) برای خنثی کردن نقشه عملیاتی ریگی، همراه میشود که در نهایت یک جدال جذاب و پرالتهاب را شکل میدهد که مخاطب را در فرازونشیبهای ملتهب خود همراه میکند.
در این فضا و موقعیت دوقطبی البته وزن نقشآفرینان این دو نقش یکی نیست. ساعد سهیلی با اینکه بازیگر خوبی است اما هم از حیث فیزیکی و هم اجرایی به اندازهای که انتظار میرفت نتوانست شمایلی باورپذیر از کاراکتر ریگی را به نمایش بگذارد و به همین اندازه امیر جدیدی چنان مستحکم و قدرتمند ظاهر شد که به عنوان یک قهرمان هم باورپذیر است و هم به دل مینشیند. گرچه میتوان این نقد را وارد کرد که کاراکتر او به تیپسازی نزدیک است تا شخصیتپردازی، اما میتوان با توجه به ساختار ژانری فیلم آن را پذیرفت. واقعیت این است که ملکان برای ساخت فیلمی مطابق با قواعد ژانر که فضای آن را به فیلمهای هالیوودی نزدیک میکند، سراغ یک سوژه واقعی و تاریخی رفته و ترکیب این دو که هر کدام مقتضیات فرمی و روایی خود را دارد باعث برخی تضادها و پارادوکسهای دراماتیک در بازنمایی ساختاری اثر میشود.
واقعیت این است که فیلمنامه «روز صفر» حفره کم ندارد، اما قدرت تکنیکی و توان اجرایی فیلم آنها را میپوشاند و مخاطب بیشتر درگیر التهاب قصه و شیوه بازنمایی بصری و دراماتیک آن میشود.«روز صفر» را میتوان با وجود کموکاستیهایی که دارد نمونه خوبی از یک اکشن ایرانی قابل قبول دانست که ریتم و ضربآهنگ خوبی دارد و با جلوههای ویژه بصری و میدانی چشمگیر، مخاطب را اقناع میکند. فیلمی که با آن میتوان یک هیجان سینمایی را تجربه کرد و با چشم پوشیدن از ضعفهای دراماتیکش از تماشای آن لذت برد. تماشای این فیلم را حتماً در سینما باید تجربه کرد. «روز صفر» فیلمی برای پرده سینماست.
رئیس جمهور شب گذشته در نشست صمیمی دولت و مجلس با بیان اینکه امروز کلان پروژه دولت ایجاد امید در دل مردم است ، تصریح کرد
نه وارد حاشیه میشویم نه گرفتار جوسازی
رئیس مجلس: از دوران گره زدن آب خوردن مردم به برجام گذشتیم
گروه سیاسی/ نمایندگان مجلس روز گذشته افطار را میهمان رئیس جمهور و هیأت دولت بودند، ضیافتی که هم رنگ و بوی سیاست داشت و هم طعم همدلی و همکاری. بویژه اینکه اظهارات و مواضع دو طرف این ضیافت، بویژه رئیس جمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی نشان داد که همسویی و همدلی، اصلیترین رویکرد و نقطه اتصال و اشتراک پاستور و بهارستان است. چرا که امروز هر دو قوه مجریه و مقننه، فارغ از درگیریهای سیاسی یا مسأله تراشیهای جناحی، رفع مسائل و مشکلات مردم و حرکت در مسیر توسعه و تعالی کشور را هدف خود قرار دادهاند. عبور از کنار مسائل حاشیهای، توجه به مسائل اصلی و بهطور خلاصه؛ اقدام و عمل، تأکیدی است که همواره از سوی آیتالله رئیسی، خطاب به اعضا و بخشهای مختلف دولت تکرار شده است. به همین دلیل است که در دوره فعالیت دولت سیزدهم، کمترین اصطکاک یا چالشی میان قوه مجریه و دیگر قوا مشاهده یا گزارش نشده است. این همدلی و هم افزایی را میتوان دستاورد دولت سیزدهم نیز تلقی کرد، زیرا مطابق تعبیر آیتالله رئیسی در دیدار با علما و روحانیون که شنبه گذشته برگزار شد «در این دولت تمام ظرفیتهای نظام در بخشهای مختلف حاکمیتی و دولتی در کنار هم قرار گرفته و خطایی که در گذشته در جدا کردن نهادهای انقلابی از نهادهای دولتی اتفاق افتاده بود، اصلاح شده است.» میزبانی دولت از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نقطه اوج ارتباط دو قوه است. زیرا مطابق آمارهای موجود، دولت سیزدهم در دوره 7ماهه فعالیت خود، توانسته است رکوردهای تازهای در زمینه تعامل و ارتباط میان دو قوه اجرایی و قانونگذاری از خود به نمایش بگذارد. مطابق آنچه سیدمحمد حسینی، معاون امور مجلس رئیس جمهور اظهار کرده است، شخص آیتالله رئیسی در مدت گذشته از دوران فعالیت خود به عنوان رئیس جمهور، 7بار به مجلس رفته و گذشته از این، با ۲۲۹ نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی نیز دیدار داشته است. وی با اشاره به ارائه هزار و 467 تذکر و هزار و 100 سؤال مطرح شده از سوی نمایندگان، این امر را نشانه امیدواری خانه ملت به دولت مردمی دانست و تأکید کرد که اگر نمایندگان نسبت به اقدامات دولت ناامید بودند اصلاً این سؤالات را مطرح نمیکردند. به هر رو، ضیافت افطار روز گذشته دولت و مجلس و میزبانی هیأت وزیران از نمایندگان خانه ملت، تأکید و تأییدی بر مسیر همکاری طی شده و ترسیم راه پیش رو نیز هست؛ راهی که میخواهد فارغ از دلمشغولیها و مباحث حاشیهای، رفع چالشهای اساسی ملت و جمهوری اسلامی ایران را در دستورکار خود قرار دهد. به عبارت دیگر، قاب ضیافت دیروز را میتوان «قاب همکاری برای حل مسأله و رفع چالشهای ملت» توصیف کرد و این برخلاف تصویر مردم از دیروز روابط این دو قوه است که عمدتاً بر مسألهسازی و حاشیهآفرینی مبتنی بود.
دولت معتقد به اصل تحول است
به گزارش «ایران» آیتالله سیدابراهیم رئیسی در سخنان خود در این نشست، با بیان اینکه از ابتدای شروع دولت کارهای خوبی برای رفع مشکلات صورت گرفته است، مهمترین رویکرد دولت را تحول برشمرد و گفت: دولت تحول را در سه زمینه شناخت و رویکردها، فرایندها، نهادی و ساختارها با اقداماتی که ارکان دولت انجام داده، آغاز کرده است. رئیس جمهور با بیان اینکه دولت معتقد به اصل تحول است و به آن باور دارد، افزود: دولت از ابتدای فعالیت خود تحول در این سه زمینه را شروع کرده که از مصادیق آن ابلاغ لایحه بودجه 1401 است. آیتالله رئیسی اظهار کرد: برنامه تحولی که دولت تدوین کرده، نشانگر آن است که ما پیگیر این موضوع هستیم، اما آنچه به عنوان قانون و الزام از سوی دولت سیزدهم و ارکان مختلف آن اجرایی خواهد شد، برنامه هفتم توسعه خواهد بود. رئیس جمهور با بیان اینکه این برنامه تحولی دولت به عنوان یک برنامه مشورتی به مرکز پژوهشهای مجلس ارائه شده است، تأکید کرد: دولت خود را ملزم به اجرای برنامه هفتم توسعه میداند.
اختلاف نظرها طبیعی است
آیتالله رئیسی درباره اجرای تصمیمات در دولت نیز گفت: آهنگ دولت در اجرای تصمیمات، واحد است و تصمیمگیریها در دولت یکصدا اجرا میشود. اگرچه اختلاف نظر کارشناسی امر طبیعی در حوزههای تصمیمگیری و اجرا است، اما دولت و ارکان آن، قانون را یکصدا اجرا میکنند. رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود، با بیان اینکه تذکر، تنبه و توضیح خواستن از سوی مجلس بسیار خوب است، تأکید کرد: امروز انسجام میان دولت و مجلس یک امر ضروری است و نباید هیچگاه منجر به تشتت، اختلاف یا تضعیف همکاری میان این دو قوه شود.
اجرای شجاعانه اقدامات اصلاحی
آیتالله رئیسی در محوریترین بخش سخنان خود در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، بر اجرای شجاعانه اقدامات اصلاحی تأکید کرد. رئیس جمهور گفت: آنچه راجع به اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور مطرح است، اقدامات شجاعانهای میطلبد که دولت از ابتدا اعلام کرده است برای اجرای این اصلاحات آبروی خود را خواهد گذاشت.
وی افزود: بنده از روز اول به آقایان دولت گفتهام که مطلقاً نه وارد حاشیهها شوند و نه گرفتار جوسازیها گردند، زیرا امروز کلان پروژه دولت ایجاد امید در دل مردم است که متکی به اقدام و عمل خواهد بود.
ضرورت مشورت دولت با مجلس
رئیس جمهور اضافه کرد: بارها به وزرا اعلام شده است که مشورت با کمیسیونهای تخصصی و نمایندگان را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند.
وی با بیان اینکه همه باید بدانیم که کوچکترین حرف و اقدامی که مردم را ناامید کند، گناهی نابخشودنی است، اظهار کرد: وزرا به این حساب که منتخب مردم نمایندگان ملت هستند، همچون نمایندگان، نماینده مردم نیز هستند و احترام به آنان احترام به نمایندگان است. آیتالله رئیسی تصریح کرد: یکی از مهمترین حوزههایی که به وزرا روحیه میبخشد، نمایندگان هستند.
از دوران گره زدن آب خوردن به مذاکرات گذشتیم
رئیس مجلس شورای اسلامی نیز طی سخنانی، با اشاره به سخنان اخیر رهبرانقلاب در دیدار با کارگزاران نظام تأکید کرد: مسئولان نظام در روز قیامت بیش از آنکه نسبت به اقداماتشان مسئول هستند، نسبت به اقداماتی لازمی که انجام ندهند نیز مسئولیت خواهند داشت. محمدباقر قالیباف غفلت از خدمت و از بین رفتن فرصتها را گناه بزرگی برای مسئولان دانست و با اشاره به تجربیات دولتها و مجالس قبلی، تصریح کرد: از دورانی که آب خوردن مردم را هم به برجام گره میزدند گذشتیم و امروز فعالیتها در کشور باید اینگونه باشد که مذاکرات و نتیجه آن تأثیری بر ارکان اقتصادی نخواهد داشت. وی افزود: من چندین بار گفتهام که جبهه انقلاب که امروز در مسند سه قوه است، محکوم به موفقیت است. ساخت ایران قوی نیازمند تصمیماتی است که با تلاش و جدیت باید گرفته شود. رئیس مجلس اضافه کرد: مقاصد حل مشکلات و راهکارهای آن مشخص است، اگرچه عوارض احتمالی نیز وجود دارد. بنابراین نباید دچار تردید بشویم و جبهه انقلاب نیز نباید در تصمیمگیریهایش دچار تأخیر شود.
وی با اشاره به این آموزه قرآنی که «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَى اللَّهِ» گفت: مجلس و دولت با همدلی و همافزایی و با جسارت و درایت تصمیمات جدی را باید اخذ کنند. قالیباف اضافه کرد: نباید از هیچ تهدید داخلی یا خارجی و جوسازی احساس نگرانی کنیم، چراکه فرصتهای دارای ریسک، زمینه ساز تحولات بزرگ خواهند بود.
تبدیل امید به سرمایه اجتماعی
رئیس جمهور عصر سهشنبه در نشست هم اندیشی با جمعی از علما و روحانیون، با بیان اینکه احیای امید و اعتماد عمومی با اقدام و عمل شدنی است، گفت: محکوم به موفقیت هستیم؛ نه میتوانیم توقف کنیم و نه اجازه عقبگرد داریم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهور با اشاره به اینکه امروز به لطف خدا امید و انتظار مثبت از دولت بهوجود آمده است که باید با اقدام و عمل تثبیت شده و ارتقا یابد، افزود: ارتقای این امیدواری به معنای تبدیل آن به مشارکت، نشاط و سرمایه اجتماعی است و دولت در این مسیر گام برمی دارد.
آیتالله رئیسی تبدیل امیدواری به سرمایه اجتماعی را در گروی روایت صحیح از اقدامات انجام شده دانست و گفت: امروز جنگ روایتهاست و دشمن تلاش دارد روایت مخدوش خود را از مسیر ۴۰ ساله انقلاب در ذهن مردم جا بیندازد، اما بهترین و منصفانهترین روایت در دسترس از آنچه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و مسیری که باید در ادامه طی کنیم، در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تبیین شده است و دولت مردمی صراحتاً اعلام کرده که این بیانیه را مبنای تمام اقدامات و برنامههای خود میداند.
تلاش برای مردمی کردن حکمرانی
رئیس جمهور با اشاره به اینکه گفتمان دولت مردمی همان گفتمان امام راحل و مقام معظم رهبری است، تصریح کرد: دولت اجرای عدالت را در تمام عرصهها و در تمام سطوح دنبال خواهد کرد و به دنبال تحقق مردمی کردن حکمرانی و اداره امور به معنای واقعی است.
اصلاح خطای جداسازی نهادهای انقلابی و دولتی
وی با استقبال از پیشنهاد ایجاد هماهنگی و همافزایی بین نهادهای تبیینی و تبلیغی دولتی، حاکمیتی، غیردولتی و مردمی گفت: در این دولت تمام ظرفیتهای نظام در بخشهای مختلف حاکمیتی و دولتی در کنار هم قرار گرفته و خطایی که در گذشته در جدا کردن نهادهای انقلابی از نهادهای دولتی اتفاق افتاده بود اصلاح شده است. رئیس جمهور افزود: امروز همه نهادها و بخشهای زیرمجموعه نظام جمهوری اسلامی زیر نظر مقام معظم رهبری و با یک آهنگ واحد فعالیت میکنند و حتی در عرصه سیاست خارجی نیز نهادهای انقلابی و وزارت امور خارجه کاملاً هماهنگ هستند؛ در این دولت سیاستگذاری بر اساس قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری انجام شده و همه دستگاههای دیگر مجری این سیاستها هستند.
فعال کردن وظایف مغفول مانده دستگاهها
رئیس جمهور تصریح کرد: دولت همچنین تلاش کرده بخشها و وظایف مغفول مانده دستگاهها را فعال کند. به عنوان مثال بخش سازندگی در وزارت جهادکشاورزی، بخش جوانان در وزارت ورزش و جوانان و بخش برنامه در سازمان برنامه و بودجه مورد توجه بیشتری قرار گرفته تا آنچنان که شایسته است فعال شوند.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه دولت به هیچ وجه متصدی شایستهای در عرصه اقتصاد و فرهنگ نیست، اضافه کرد: دولت مردمی سعی کرده نقشآفرینی خود را در عرصههای مختلف در سه زمینه «هدایت، نظارت و حمایت» سامان دهد و بر همین اساس اصلاح نحوه اجرای سیاستهای خصوصیسازی را با هدف واگذاری صحیح بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی واقعی دنبال کرده است.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه دولت تلاش کرده رفع دغدغههای مردم، نخبگان و رهبری در عرصههای مختلف پولی و بانکی، صادرات و واردات، مالیات و امثال آن را با جدیت دنبال کند، اظهارکرد: دولت مردمی ضمن تلاش برای جبران عقب ماندگیها، در همان روزهای آغاز به کار با حجم انبوهی از مطالبات انباشته شده بخشهای مختلف جامعه از جمله فرهنگیان و لایحه رتبهبندی معلمان مواجه شد که تلاش کردهایم یک به یک به این مطالبات رسیدگی کنیم.
ارتقای امید و اعتماد؛ راهبرد کلان دولت
آیتالله رئیسی تأکید کرد: با وجود همه مشکلات و موانع موجود، هر چه به پیش میرویم آینده را بیش از پیش روشن و امیدوارکننده میبینم. راهبرد و کلانپروژه دولت ایجاد و ارتقای امید و اعتماد نزد مردم و خنثیسازی تلاش دشمن برای ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه است. پیش از سخنان رئیس جمهور تعدادی از علما و روحانیون حاضر در جلسه در سخنانی به طرح نظرات و دیدگاههای خود پرداختند.
بــــرش
تبریک آیتالله رئیسی به مناسبت روز ملی جمهوری عربی سوریه
رئیس جمهور روز گذشته در پیامی، فرا رسیدن روز ملی جمهوری عربی سوریه را به بشار اسد رئیس جمهور این کشور تبریک گفت. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در پیام تبریک خود ابراز اطمینان کرده است که با استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای فراوان دو کشور میتوان در جهت برقراری صلح، ثبات و توسعه در منطقه، پایهریزی همکاریهای منطقهای و گسترش روزافزون روابط فیمابین در تمامی زمینهها گامهای ارزندهای برداشت.
دولت معتقد به اصل تحول است
به گزارش «ایران» آیتالله سیدابراهیم رئیسی در سخنان خود در این نشست، با بیان اینکه از ابتدای شروع دولت کارهای خوبی برای رفع مشکلات صورت گرفته است، مهمترین رویکرد دولت را تحول برشمرد و گفت: دولت تحول را در سه زمینه شناخت و رویکردها، فرایندها، نهادی و ساختارها با اقداماتی که ارکان دولت انجام داده، آغاز کرده است. رئیس جمهور با بیان اینکه دولت معتقد به اصل تحول است و به آن باور دارد، افزود: دولت از ابتدای فعالیت خود تحول در این سه زمینه را شروع کرده که از مصادیق آن ابلاغ لایحه بودجه 1401 است. آیتالله رئیسی اظهار کرد: برنامه تحولی که دولت تدوین کرده، نشانگر آن است که ما پیگیر این موضوع هستیم، اما آنچه به عنوان قانون و الزام از سوی دولت سیزدهم و ارکان مختلف آن اجرایی خواهد شد، برنامه هفتم توسعه خواهد بود. رئیس جمهور با بیان اینکه این برنامه تحولی دولت به عنوان یک برنامه مشورتی به مرکز پژوهشهای مجلس ارائه شده است، تأکید کرد: دولت خود را ملزم به اجرای برنامه هفتم توسعه میداند.
اختلاف نظرها طبیعی است
آیتالله رئیسی درباره اجرای تصمیمات در دولت نیز گفت: آهنگ دولت در اجرای تصمیمات، واحد است و تصمیمگیریها در دولت یکصدا اجرا میشود. اگرچه اختلاف نظر کارشناسی امر طبیعی در حوزههای تصمیمگیری و اجرا است، اما دولت و ارکان آن، قانون را یکصدا اجرا میکنند. رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود، با بیان اینکه تذکر، تنبه و توضیح خواستن از سوی مجلس بسیار خوب است، تأکید کرد: امروز انسجام میان دولت و مجلس یک امر ضروری است و نباید هیچگاه منجر به تشتت، اختلاف یا تضعیف همکاری میان این دو قوه شود.
اجرای شجاعانه اقدامات اصلاحی
آیتالله رئیسی در محوریترین بخش سخنان خود در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، بر اجرای شجاعانه اقدامات اصلاحی تأکید کرد. رئیس جمهور گفت: آنچه راجع به اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور مطرح است، اقدامات شجاعانهای میطلبد که دولت از ابتدا اعلام کرده است برای اجرای این اصلاحات آبروی خود را خواهد گذاشت.
وی افزود: بنده از روز اول به آقایان دولت گفتهام که مطلقاً نه وارد حاشیهها شوند و نه گرفتار جوسازیها گردند، زیرا امروز کلان پروژه دولت ایجاد امید در دل مردم است که متکی به اقدام و عمل خواهد بود.
ضرورت مشورت دولت با مجلس
رئیس جمهور اضافه کرد: بارها به وزرا اعلام شده است که مشورت با کمیسیونهای تخصصی و نمایندگان را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند.
وی با بیان اینکه همه باید بدانیم که کوچکترین حرف و اقدامی که مردم را ناامید کند، گناهی نابخشودنی است، اظهار کرد: وزرا به این حساب که منتخب مردم نمایندگان ملت هستند، همچون نمایندگان، نماینده مردم نیز هستند و احترام به آنان احترام به نمایندگان است. آیتالله رئیسی تصریح کرد: یکی از مهمترین حوزههایی که به وزرا روحیه میبخشد، نمایندگان هستند.
از دوران گره زدن آب خوردن به مذاکرات گذشتیم
رئیس مجلس شورای اسلامی نیز طی سخنانی، با اشاره به سخنان اخیر رهبرانقلاب در دیدار با کارگزاران نظام تأکید کرد: مسئولان نظام در روز قیامت بیش از آنکه نسبت به اقداماتشان مسئول هستند، نسبت به اقداماتی لازمی که انجام ندهند نیز مسئولیت خواهند داشت. محمدباقر قالیباف غفلت از خدمت و از بین رفتن فرصتها را گناه بزرگی برای مسئولان دانست و با اشاره به تجربیات دولتها و مجالس قبلی، تصریح کرد: از دورانی که آب خوردن مردم را هم به برجام گره میزدند گذشتیم و امروز فعالیتها در کشور باید اینگونه باشد که مذاکرات و نتیجه آن تأثیری بر ارکان اقتصادی نخواهد داشت. وی افزود: من چندین بار گفتهام که جبهه انقلاب که امروز در مسند سه قوه است، محکوم به موفقیت است. ساخت ایران قوی نیازمند تصمیماتی است که با تلاش و جدیت باید گرفته شود. رئیس مجلس اضافه کرد: مقاصد حل مشکلات و راهکارهای آن مشخص است، اگرچه عوارض احتمالی نیز وجود دارد. بنابراین نباید دچار تردید بشویم و جبهه انقلاب نیز نباید در تصمیمگیریهایش دچار تأخیر شود.
وی با اشاره به این آموزه قرآنی که «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَى اللَّهِ» گفت: مجلس و دولت با همدلی و همافزایی و با جسارت و درایت تصمیمات جدی را باید اخذ کنند. قالیباف اضافه کرد: نباید از هیچ تهدید داخلی یا خارجی و جوسازی احساس نگرانی کنیم، چراکه فرصتهای دارای ریسک، زمینه ساز تحولات بزرگ خواهند بود.
تبدیل امید به سرمایه اجتماعی
رئیس جمهور عصر سهشنبه در نشست هم اندیشی با جمعی از علما و روحانیون، با بیان اینکه احیای امید و اعتماد عمومی با اقدام و عمل شدنی است، گفت: محکوم به موفقیت هستیم؛ نه میتوانیم توقف کنیم و نه اجازه عقبگرد داریم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهور با اشاره به اینکه امروز به لطف خدا امید و انتظار مثبت از دولت بهوجود آمده است که باید با اقدام و عمل تثبیت شده و ارتقا یابد، افزود: ارتقای این امیدواری به معنای تبدیل آن به مشارکت، نشاط و سرمایه اجتماعی است و دولت در این مسیر گام برمی دارد.
آیتالله رئیسی تبدیل امیدواری به سرمایه اجتماعی را در گروی روایت صحیح از اقدامات انجام شده دانست و گفت: امروز جنگ روایتهاست و دشمن تلاش دارد روایت مخدوش خود را از مسیر ۴۰ ساله انقلاب در ذهن مردم جا بیندازد، اما بهترین و منصفانهترین روایت در دسترس از آنچه در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته و مسیری که باید در ادامه طی کنیم، در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی تبیین شده است و دولت مردمی صراحتاً اعلام کرده که این بیانیه را مبنای تمام اقدامات و برنامههای خود میداند.
تلاش برای مردمی کردن حکمرانی
رئیس جمهور با اشاره به اینکه گفتمان دولت مردمی همان گفتمان امام راحل و مقام معظم رهبری است، تصریح کرد: دولت اجرای عدالت را در تمام عرصهها و در تمام سطوح دنبال خواهد کرد و به دنبال تحقق مردمی کردن حکمرانی و اداره امور به معنای واقعی است.
اصلاح خطای جداسازی نهادهای انقلابی و دولتی
وی با استقبال از پیشنهاد ایجاد هماهنگی و همافزایی بین نهادهای تبیینی و تبلیغی دولتی، حاکمیتی، غیردولتی و مردمی گفت: در این دولت تمام ظرفیتهای نظام در بخشهای مختلف حاکمیتی و دولتی در کنار هم قرار گرفته و خطایی که در گذشته در جدا کردن نهادهای انقلابی از نهادهای دولتی اتفاق افتاده بود اصلاح شده است. رئیس جمهور افزود: امروز همه نهادها و بخشهای زیرمجموعه نظام جمهوری اسلامی زیر نظر مقام معظم رهبری و با یک آهنگ واحد فعالیت میکنند و حتی در عرصه سیاست خارجی نیز نهادهای انقلابی و وزارت امور خارجه کاملاً هماهنگ هستند؛ در این دولت سیاستگذاری بر اساس قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری انجام شده و همه دستگاههای دیگر مجری این سیاستها هستند.
فعال کردن وظایف مغفول مانده دستگاهها
رئیس جمهور تصریح کرد: دولت همچنین تلاش کرده بخشها و وظایف مغفول مانده دستگاهها را فعال کند. به عنوان مثال بخش سازندگی در وزارت جهادکشاورزی، بخش جوانان در وزارت ورزش و جوانان و بخش برنامه در سازمان برنامه و بودجه مورد توجه بیشتری قرار گرفته تا آنچنان که شایسته است فعال شوند.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه دولت به هیچ وجه متصدی شایستهای در عرصه اقتصاد و فرهنگ نیست، اضافه کرد: دولت مردمی سعی کرده نقشآفرینی خود را در عرصههای مختلف در سه زمینه «هدایت، نظارت و حمایت» سامان دهد و بر همین اساس اصلاح نحوه اجرای سیاستهای خصوصیسازی را با هدف واگذاری صحیح بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی واقعی دنبال کرده است.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه دولت تلاش کرده رفع دغدغههای مردم، نخبگان و رهبری در عرصههای مختلف پولی و بانکی، صادرات و واردات، مالیات و امثال آن را با جدیت دنبال کند، اظهارکرد: دولت مردمی ضمن تلاش برای جبران عقب ماندگیها، در همان روزهای آغاز به کار با حجم انبوهی از مطالبات انباشته شده بخشهای مختلف جامعه از جمله فرهنگیان و لایحه رتبهبندی معلمان مواجه شد که تلاش کردهایم یک به یک به این مطالبات رسیدگی کنیم.
ارتقای امید و اعتماد؛ راهبرد کلان دولت
آیتالله رئیسی تأکید کرد: با وجود همه مشکلات و موانع موجود، هر چه به پیش میرویم آینده را بیش از پیش روشن و امیدوارکننده میبینم. راهبرد و کلانپروژه دولت ایجاد و ارتقای امید و اعتماد نزد مردم و خنثیسازی تلاش دشمن برای ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه است. پیش از سخنان رئیس جمهور تعدادی از علما و روحانیون حاضر در جلسه در سخنانی به طرح نظرات و دیدگاههای خود پرداختند.
بــــرش
تبریک آیتالله رئیسی به مناسبت روز ملی جمهوری عربی سوریه
رئیس جمهور روز گذشته در پیامی، فرا رسیدن روز ملی جمهوری عربی سوریه را به بشار اسد رئیس جمهور این کشور تبریک گفت. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در پیام تبریک خود ابراز اطمینان کرده است که با استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای فراوان دو کشور میتوان در جهت برقراری صلح، ثبات و توسعه در منطقه، پایهریزی همکاریهای منطقهای و گسترش روزافزون روابط فیمابین در تمامی زمینهها گامهای ارزندهای برداشت.
وزیر کشور از توقف احداث پتروشیمی میانکاله تا پایان ارزیابی زیست محیطی خبر داد
نجات میانکاله
زهرا کشوری
خبرنگار
وزیر کشور براساس دستور رئیس جمهور اعلام کرد تا بررسی مجدد ابهامات زیست محیطی، احداث پتروشیمی میانکاله متوقف خواهد ماند. فعالان و کارشناسان محیط زیست با توجه به ادلههای کارشناسی، اقتصادی و اجتماعی صدور مجوز زیست محیطی را برای پتروشیمی میانکاله غیرممکن میدانند و خواستار خروج تجهیزات پیمانکار از اراضی ملی- مرتعی و بازگرداندن اراضی ملی به سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور شدند. آنها میخواهند در گام نخست نهالهای اکالیپتوس کاشته شده در منطقه از دل خاک بیرون آورده شوند. این درخت ریشه رونده دارد و هرجا که آب ببیند آن را میبلعد. کارشناسان این واهمه را دارند که گذشت زمان به ریشه زنی عمیق این درختان در منطقه منجر شود. برای نخستین بار نیست که مازندران از «اکالیپتوس» زخم میخورد. فعالان میخواهند این بار اشتباه کاشت درخت مهاجم از سرچشمه خشک شود.
مجید مخدوم استاد محیط زیست و بنیانگذار آموزش عالی در رشته محیط زیست در ایران نیز در گفتوگو با «ایران» از تشکیل یک تیم قوی با همکاری دانشگاهها برای مطالعات زیست محیطی پتروشیمی میانکاله خبر میدهد و میگوید: «هرچند باید تا پایان مطالعات صبر کرد اما ساخت پتروشیمی برای میانکاله سنگین و خارج از توان اکولوژیکی آن است.» او احتمال میدهد که در این مرحله سازمان حفاظت محیط زیست کشور براساس مطالعات انجام گرفته ساخت پتروشیمی در میانکاله را رد خواهد کرد. او گزارش ارزیابی تهیه شده توسط تیم قبلی را ناقص اعلام میکند و میگوید: «این ارزیابی باید به روش فنی و ترکیبی انجام شود بنابراین سازمان محیط زیست باید یک تیم قوی را انتخاب کند.»
مخدوم به پیشروی دریای کاسپین(خزر) در هر 13 سال اشاره میکند و از احتمال زیر آب رفتن هرگونه ساخت و ساز در منطقه خبر میدهد. او تالابی بودن منطقه را باعث فرورفتن سازهها و حجمها میداند ومی گوید فرورفتن بخشهایی از نیروگاه نکا در منطقه تالابی و پیشروی دریا نشان میدهد شمال از نظرعلمی توان اکولوژی این صنعت را ندارد. دامداران منطقه نیز از مرگ گلههای گوسفند در این منطقه براساس سیلاب و پیشروی آب دریا در سالهای گذشته خبر میدهند. این اتفاقها از جمله دلایل ممنوعیت قانونی ایجاد صنایع در شمال است. صنعتی که آلودگی آبی و خاکی را هم در پی دارد. این آلودگیها همین الان نیز به افزایش میزان ابتلا به انواع سرطان از جمله سرطان مری و معده در استان های شمالی منجر شده است. آلودگیهایی که همراه با محصولات باغی و زراعی روی سفره شمالیها می آید و آنها را روانه بیمارستان میکند.
یک اتفاق مبارک
هم صدایی گروههای مختلف در مخالفت با ساخت پتروشیمی میانکاله یک اتفاق مبارک است. رسانهها با نگاه سیاسی متفاوت یکصدا پشت میانکاله ایستادند. بسیاری اعتقاد دارند جلوگیری از ساخت پتروشیمی میانکاله در ذخیره گاه طبیعی زیست کره میانکاله میتواند آغاز نگاه کلان به توسعه پایدار باشد. برخلاف طرحهای قبل که افراد سیاسی پشت طرحهای توسعهای بدون پشتوانه زیستمحیطی ایستادهاند این بار در دو سوی ماجرا افراد سیاسی قرار گرفتند. یک سو نمایندگانی وجود دارند که سعی دارند با فشارهای سیاسی طرحی بدون صرفه اقتصادی و اجتماعی را به محیط زیست شکننده منطقه تحمیل کنند و در سوی دیگر فعالان، سیاستمداران و نظامیان وجود دارند که میدانند بدون توجه به توان اکولوژیکی نمیتوان به توسعه پایدار و امنیت رسید. افکار عمومی نمیخواهند شمالی ها و شهروندان شرق مازندران مثل خوزستانی ها در حسرت زندگی مهندسان پروازی به پتروشیمی میانکاله باشند. در حالی که از این صنعت سهمی به آنها نمی رسد.
بومیانی که در نهایت توانسته اند شغل خدمات و نگهبانی را در یکی از پالایشگاهها و نیروگاهها به دست بیاورند. شهروندان شرق مازندران و تالاب نشینان میانکاله حالا میدانند عدد 75 هزار شغلی که نماینده شهر و برخی از سیاسیون آن را بهانه ساخت پتروشیمی میانکاله کردهاند در نهایت جامعه کارگر مهاجر را به سمت شهرهای آنها سرازیر خواهند کرد. آنها به روزنامه ایران میگویند:«ما کشاورز و دامداریم. کارگری نمیکنیم. در بدترین شرایط در حیاط خانه خودمان کشت و کار میکنیم.» آنها تجربه بندر امیرآباد را در ذهنشان دارند. به خاطر دارند وقتی بندر در طول چند سال تکمیل شد، جمعیت کارگر مهاجر، بیکار و ساکن بهشهر و شهرهای دیگر شمال شدند. بیکاری آنها را به سمت شغل کاذب برد. شغلهایی که باعث تعارض میان جامعه میزبان و مهاجر شد. آنها نمیخواهند با ساخت پتروشیمی میانکاله تنها اراضی مرتعی باقی مانده در شهرشان را از دست بدهند و یکبار دیگر شاهد مهاجرت بیرویه به شهرشان باشند.
مهاجرانی که پس از تکمیل پتروشیمی بیکار میشوند و برای اداره زندگی به سمت مشاغل کاذب میروند. پتروشیمی هم محل مهندسان پروازی میشود که از شهرهای دیگر میآیند و در ساختمان لوکس اقامت میگزینند. در نهایت هم محلیها میمانند با جامعه مهاجر جدید و آلودگیهای صنعتی که وضعیت میانکاله و آشوراده را بدتر از قبل میکند. فعالان محیط زیست در مازندران دارند همان گام پیشرو را برمی دارند که بوشهری ها 5 سال پیش برای جلوگیری از ساخت پتروشیمی دشتستان برداشتند. مردم بخش «آبپخش بوشهر» با اعتراضی نمادین، پرتعداد و آرام، مانع از کلنگزنی پتروشیمی توسط وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت با حضور استاندار و مسئولان محلی شدند. حالا باید پرسید آیا دوران پیشبرد برنامه توسعهای با پشت پرده اقتصادی و سیاسی اما بهنام «مردم» به پایان رسیده است؟ این طرح باید به پایان برسد. نه محیط زیست کشور توان اکولوژیکی توسعه غیر همسو با طبیعت را دارد و نه مردم دیگر فریب شعارهای فریبنده را میخورند.
خبرنگار
وزیر کشور براساس دستور رئیس جمهور اعلام کرد تا بررسی مجدد ابهامات زیست محیطی، احداث پتروشیمی میانکاله متوقف خواهد ماند. فعالان و کارشناسان محیط زیست با توجه به ادلههای کارشناسی، اقتصادی و اجتماعی صدور مجوز زیست محیطی را برای پتروشیمی میانکاله غیرممکن میدانند و خواستار خروج تجهیزات پیمانکار از اراضی ملی- مرتعی و بازگرداندن اراضی ملی به سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور شدند. آنها میخواهند در گام نخست نهالهای اکالیپتوس کاشته شده در منطقه از دل خاک بیرون آورده شوند. این درخت ریشه رونده دارد و هرجا که آب ببیند آن را میبلعد. کارشناسان این واهمه را دارند که گذشت زمان به ریشه زنی عمیق این درختان در منطقه منجر شود. برای نخستین بار نیست که مازندران از «اکالیپتوس» زخم میخورد. فعالان میخواهند این بار اشتباه کاشت درخت مهاجم از سرچشمه خشک شود.
مجید مخدوم استاد محیط زیست و بنیانگذار آموزش عالی در رشته محیط زیست در ایران نیز در گفتوگو با «ایران» از تشکیل یک تیم قوی با همکاری دانشگاهها برای مطالعات زیست محیطی پتروشیمی میانکاله خبر میدهد و میگوید: «هرچند باید تا پایان مطالعات صبر کرد اما ساخت پتروشیمی برای میانکاله سنگین و خارج از توان اکولوژیکی آن است.» او احتمال میدهد که در این مرحله سازمان حفاظت محیط زیست کشور براساس مطالعات انجام گرفته ساخت پتروشیمی در میانکاله را رد خواهد کرد. او گزارش ارزیابی تهیه شده توسط تیم قبلی را ناقص اعلام میکند و میگوید: «این ارزیابی باید به روش فنی و ترکیبی انجام شود بنابراین سازمان محیط زیست باید یک تیم قوی را انتخاب کند.»
مخدوم به پیشروی دریای کاسپین(خزر) در هر 13 سال اشاره میکند و از احتمال زیر آب رفتن هرگونه ساخت و ساز در منطقه خبر میدهد. او تالابی بودن منطقه را باعث فرورفتن سازهها و حجمها میداند ومی گوید فرورفتن بخشهایی از نیروگاه نکا در منطقه تالابی و پیشروی دریا نشان میدهد شمال از نظرعلمی توان اکولوژی این صنعت را ندارد. دامداران منطقه نیز از مرگ گلههای گوسفند در این منطقه براساس سیلاب و پیشروی آب دریا در سالهای گذشته خبر میدهند. این اتفاقها از جمله دلایل ممنوعیت قانونی ایجاد صنایع در شمال است. صنعتی که آلودگی آبی و خاکی را هم در پی دارد. این آلودگیها همین الان نیز به افزایش میزان ابتلا به انواع سرطان از جمله سرطان مری و معده در استان های شمالی منجر شده است. آلودگیهایی که همراه با محصولات باغی و زراعی روی سفره شمالیها می آید و آنها را روانه بیمارستان میکند.
یک اتفاق مبارک
هم صدایی گروههای مختلف در مخالفت با ساخت پتروشیمی میانکاله یک اتفاق مبارک است. رسانهها با نگاه سیاسی متفاوت یکصدا پشت میانکاله ایستادند. بسیاری اعتقاد دارند جلوگیری از ساخت پتروشیمی میانکاله در ذخیره گاه طبیعی زیست کره میانکاله میتواند آغاز نگاه کلان به توسعه پایدار باشد. برخلاف طرحهای قبل که افراد سیاسی پشت طرحهای توسعهای بدون پشتوانه زیستمحیطی ایستادهاند این بار در دو سوی ماجرا افراد سیاسی قرار گرفتند. یک سو نمایندگانی وجود دارند که سعی دارند با فشارهای سیاسی طرحی بدون صرفه اقتصادی و اجتماعی را به محیط زیست شکننده منطقه تحمیل کنند و در سوی دیگر فعالان، سیاستمداران و نظامیان وجود دارند که میدانند بدون توجه به توان اکولوژیکی نمیتوان به توسعه پایدار و امنیت رسید. افکار عمومی نمیخواهند شمالی ها و شهروندان شرق مازندران مثل خوزستانی ها در حسرت زندگی مهندسان پروازی به پتروشیمی میانکاله باشند. در حالی که از این صنعت سهمی به آنها نمی رسد.
بومیانی که در نهایت توانسته اند شغل خدمات و نگهبانی را در یکی از پالایشگاهها و نیروگاهها به دست بیاورند. شهروندان شرق مازندران و تالاب نشینان میانکاله حالا میدانند عدد 75 هزار شغلی که نماینده شهر و برخی از سیاسیون آن را بهانه ساخت پتروشیمی میانکاله کردهاند در نهایت جامعه کارگر مهاجر را به سمت شهرهای آنها سرازیر خواهند کرد. آنها به روزنامه ایران میگویند:«ما کشاورز و دامداریم. کارگری نمیکنیم. در بدترین شرایط در حیاط خانه خودمان کشت و کار میکنیم.» آنها تجربه بندر امیرآباد را در ذهنشان دارند. به خاطر دارند وقتی بندر در طول چند سال تکمیل شد، جمعیت کارگر مهاجر، بیکار و ساکن بهشهر و شهرهای دیگر شمال شدند. بیکاری آنها را به سمت شغل کاذب برد. شغلهایی که باعث تعارض میان جامعه میزبان و مهاجر شد. آنها نمیخواهند با ساخت پتروشیمی میانکاله تنها اراضی مرتعی باقی مانده در شهرشان را از دست بدهند و یکبار دیگر شاهد مهاجرت بیرویه به شهرشان باشند.
مهاجرانی که پس از تکمیل پتروشیمی بیکار میشوند و برای اداره زندگی به سمت مشاغل کاذب میروند. پتروشیمی هم محل مهندسان پروازی میشود که از شهرهای دیگر میآیند و در ساختمان لوکس اقامت میگزینند. در نهایت هم محلیها میمانند با جامعه مهاجر جدید و آلودگیهای صنعتی که وضعیت میانکاله و آشوراده را بدتر از قبل میکند. فعالان محیط زیست در مازندران دارند همان گام پیشرو را برمی دارند که بوشهری ها 5 سال پیش برای جلوگیری از ساخت پتروشیمی دشتستان برداشتند. مردم بخش «آبپخش بوشهر» با اعتراضی نمادین، پرتعداد و آرام، مانع از کلنگزنی پتروشیمی توسط وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت با حضور استاندار و مسئولان محلی شدند. حالا باید پرسید آیا دوران پیشبرد برنامه توسعهای با پشت پرده اقتصادی و سیاسی اما بهنام «مردم» به پایان رسیده است؟ این طرح باید به پایان برسد. نه محیط زیست کشور توان اکولوژیکی توسعه غیر همسو با طبیعت را دارد و نه مردم دیگر فریب شعارهای فریبنده را میخورند.
شعلههای خشم علیه اسلامستیزان
در پی هتک حرمت قرآن سوئد برای سومین شب متوالی در آتش خشم مسلمانان سوخت
بنفشه غلامی/ اقدام موهن سیاستمدار سوئدی در به راه انداختن کمپین قرآنسوزی در این کشور، آتش خشم مسلمانان سوئد را طوری برافروخته است که شنبه شب در سومین شب اعتراضها به این اقدام موهن، جنوب این کشور را به جهنمی تمامعیار برای پلیس تبدیل کرد.
به گزارش روزنامه «گاردین»، به گفته پلیس سوئد بیش از یکصد جوان مسلمان در اعتراض به اقدام موهن قرآنسوزی، در جنوب این کشور اقدام به برپایی تظاهرات کرده و با مسدود کردن خیابانها با لاستیک، سطلهای زباله و سایر اقلام پلاستیکی و آتش زدن آنها، خیابانهای شهر لاندسکرونا را بستند. شهری که قرار بود یکی از شهرهای مقصد کمپین ضداسلامی به راه افتاده توسط «راسموس پالودان» سیاستمدار دانمارکی باشد. بنا بر این گزارش در زد و خوردها 12 نیروی پلیس این کشور جراحات کوچک برداشتند و چهار خودروی پلیس نیز در آتش خشم این جوانان سوخت. با این حال به گفته پلیس سوئد این اعتراضها محدود به آتشسوزی و بسته شدن خیابانها بوده و شهروندان عادی آسیبی ندیدند.
به گزارش «یورو نیوز»، آتش اعتراضها در سوئد را «راسموس پالودان»، سیاستمدار راست افراطی روشن کرد. «پالودان» رئیس حزب ضدمهاجرتی «استریم کورس» (دوره تنگنا) است که سال 2017 خود وی آن را در دانمارک تأسیس کرد. «پالودان» که شهروندی سوئد را نیز دارد، در کارنامه سیاسیاش سابقه به راه انداختن تجمعاتی برای قرآنسوزی را هم به ثبت رسانده است و برای مسلمانان دانمارک و سوئد فردی کاملاً شناخته شده است. او هفته پیش از حامیان خود خواست با به راه انداختن یک تور قرآنسوزی این اقدام موهن را در شهرهای مختلف سوئد انجام دهند. او به همین منظور درخواستی به پلیس سوئد برای به راه انداختن تجمعاتی در شهرهای مختلف ارائه کرد که این درخواست پذیرفته شد. درخواست و پذیرشی که «مایکل سباستین عباسی»، مدیر مرکز روابط مسلمانان دانمارک آن را محکوم کرده و معتقد است: «در حالی که اقدام «پالودان» اقدامی برای ایجاد آشوب برآورد میشود، اقدام پلیس نیز قابل انتقاد است زیرا پلیس نباید اجازه چنین تجمعی را که منجر به هتک حرمت قرآن میشود، صادر میکرد.» با این حال به گزارش «گاردین»، «کیم هیلد»، سخنگوی پلیس جنوب سوئد گفته است، پلیس بنا ندارد، مجوز درخواست شده از سوی حزب «استریم کورس» را لغو کند. زیرا آزادی بیان در سوئد به گونهای است که به همه احزاب و گروهها اجازه میدهد، حرف خود را بیان کنند.
اعتراضها در سوئد از نخستین روزی که کمپین «پالودان» به راه افتاد، آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این اعتراضها به ترتیب در تمام شهرهایی در حال رخ دادن است که طبق برنامهریزی «پالودان» قرار است در آنها تجمع برای سوزاندن قرآن رخ دهد. شهرهای «استکهلم»، «لینشوپینگ» و «نورکوپینگ» در روز پنجشنبه شاهد برخورد شدیدی بین حامیان «پالودان» و مردان مسلمان بودند. عصر روز جمعه نیز شهر مرکزی «اوربرو» تبدیل به صحنه برخوردها بین دو طرف شد و در خلال آن 12 نفر از نیروهای پلیس سوئد زخمی شدند. تصاویری که از درگیریها در اوربرو منتشر شد نیز نشان میداد، ماشینهای پلیس در حال سوختن و معترضان با سنگ در حال دفاع از خود مقابل پلیس مجهز به وسایل ضدشورش هستند. عصر شنبه نیز درگیریها در پارک بزرگ شهر «مالمو» پس از آن رخ داد که «راسموس پالودان» میان حامیان خود که از 10نفر تجاوز نمیکردند، ایستاد و سخنرانی کرد و پیش از آنکه بتواند اقدام موهن خود را انجام دهد، دهها نفر از جوانان مسلمان وارد پارک شده و با پرتاب سنگ سعی کردند، مانع از اقدام آنان شوند. بنا بر گزارش رسانههای سوئد، در این درگیریها «پالودان» از ناحیه پا مجروح شد. به گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، با حضور آنها پلیس سوئد نیز وارد عمل شد و با اسپری فلفل سعی کرد آنها را متفرق کند. این جانبداری باعث شد، جوانان معترض اقدام به آتش زدن سطل زباله و لاستیکها در خیابانها کنند. یک دستگاه اتوبوس نیز در این درگیریها در آتش سوخت. بنا بر این گزارش عصر شنبه همزمان با درگیریها در «مالمو»، شهر «لاندوسکرونا» نیز شاهد درگیریهایی مشابه بود و معترضان اقدام به آتش زدن لاستیک خودروها کردند. با این حال کسی در این درگیریها آسیبی ندید.
در حالی که قرآنسوزی در سوئد در سه روز گذشته با واکنشهای برخی سیاستمداران عرب مواجه شده، دیروز نیز «احمد معصومیفر» سفیر ایران در سوئد نیز در توئیتی نوشت: «آتش زدن قرآن در ماه مبارک رمضان مصداق بارز اسلامستیزی نژادپرستانه است. اروپا میراثدار پدیده شوم نسلکشی و فاشیسم است. عجیب است که از این تجربه تلخ تاریخی درس گرفته نشده و همچنان از ابراز همان ایدئولوژی نفرت حمایت میشود.»
عنادورزی سیاستمداران و افراطیها با قرآن
هتک حرمت قرآن کریم در اروپا و امریکا سابقهای کوتاه مدت دارد. اولین بار سال 2005 بود که نیروهای نظامی امریکا اقدام به چنین حرکت موهنی کردند و در زندان گوانتانامو، برای شکنجه زندانیان مسلمان اقدام به سوزاندن قرآن مقابل چشم آنها میکردند. دو سال بعد از این اقدام، سال 2007 یک مبلغ مذهبی مسیحی همین اقدام را در نیجریه انجام داد و اندکی بعد در حملهای با چاقو کشته شد. سال 2010 عنادورزیها با مسلمانان به یک کلیسای کوچک در فلوریدای امریکا کشیده شد و کشیش «تری جونز» در نهمین سالگرد حمله 11 سپتامبر چنین اقدامی را انجام داد. این اقدام نه فقط با واکنش مسلمانان مواجه شد که واتیکان نیز آن را محکوم کرد. همچنین «بان کی مون»، دبیر کل سازمان ملل، «باراک اوباما»، رئیسجمهور امریکا و «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه وقت امریکا به آن واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. آتش زدن قرآن سال 2012 به بنگلادش هم کشیده شد و یک گروه بودایی اقدام به سوزاندن قرآن کردند و تا مدتها این کشور را دستخوش ناآرامی کردند. در افغانستان نیز سال 2012 ارتش امریکا کتابهای موجود در یک مرکز اسلامی را که بین آنها قرآن نیز وجود داشت، سوزاند و باعث شورشهایی شد که در خلال آنها 6 نظامی امریکایی کشته شدند. در دانمارک نیز گروههای راست افراطی چندین بار از سال 2017 به این سو، این اقدام موهن را مرتکب شدهاند.
به گزارش روزنامه «گاردین»، به گفته پلیس سوئد بیش از یکصد جوان مسلمان در اعتراض به اقدام موهن قرآنسوزی، در جنوب این کشور اقدام به برپایی تظاهرات کرده و با مسدود کردن خیابانها با لاستیک، سطلهای زباله و سایر اقلام پلاستیکی و آتش زدن آنها، خیابانهای شهر لاندسکرونا را بستند. شهری که قرار بود یکی از شهرهای مقصد کمپین ضداسلامی به راه افتاده توسط «راسموس پالودان» سیاستمدار دانمارکی باشد. بنا بر این گزارش در زد و خوردها 12 نیروی پلیس این کشور جراحات کوچک برداشتند و چهار خودروی پلیس نیز در آتش خشم این جوانان سوخت. با این حال به گفته پلیس سوئد این اعتراضها محدود به آتشسوزی و بسته شدن خیابانها بوده و شهروندان عادی آسیبی ندیدند.
به گزارش «یورو نیوز»، آتش اعتراضها در سوئد را «راسموس پالودان»، سیاستمدار راست افراطی روشن کرد. «پالودان» رئیس حزب ضدمهاجرتی «استریم کورس» (دوره تنگنا) است که سال 2017 خود وی آن را در دانمارک تأسیس کرد. «پالودان» که شهروندی سوئد را نیز دارد، در کارنامه سیاسیاش سابقه به راه انداختن تجمعاتی برای قرآنسوزی را هم به ثبت رسانده است و برای مسلمانان دانمارک و سوئد فردی کاملاً شناخته شده است. او هفته پیش از حامیان خود خواست با به راه انداختن یک تور قرآنسوزی این اقدام موهن را در شهرهای مختلف سوئد انجام دهند. او به همین منظور درخواستی به پلیس سوئد برای به راه انداختن تجمعاتی در شهرهای مختلف ارائه کرد که این درخواست پذیرفته شد. درخواست و پذیرشی که «مایکل سباستین عباسی»، مدیر مرکز روابط مسلمانان دانمارک آن را محکوم کرده و معتقد است: «در حالی که اقدام «پالودان» اقدامی برای ایجاد آشوب برآورد میشود، اقدام پلیس نیز قابل انتقاد است زیرا پلیس نباید اجازه چنین تجمعی را که منجر به هتک حرمت قرآن میشود، صادر میکرد.» با این حال به گزارش «گاردین»، «کیم هیلد»، سخنگوی پلیس جنوب سوئد گفته است، پلیس بنا ندارد، مجوز درخواست شده از سوی حزب «استریم کورس» را لغو کند. زیرا آزادی بیان در سوئد به گونهای است که به همه احزاب و گروهها اجازه میدهد، حرف خود را بیان کنند.
اعتراضها در سوئد از نخستین روزی که کمپین «پالودان» به راه افتاد، آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این اعتراضها به ترتیب در تمام شهرهایی در حال رخ دادن است که طبق برنامهریزی «پالودان» قرار است در آنها تجمع برای سوزاندن قرآن رخ دهد. شهرهای «استکهلم»، «لینشوپینگ» و «نورکوپینگ» در روز پنجشنبه شاهد برخورد شدیدی بین حامیان «پالودان» و مردان مسلمان بودند. عصر روز جمعه نیز شهر مرکزی «اوربرو» تبدیل به صحنه برخوردها بین دو طرف شد و در خلال آن 12 نفر از نیروهای پلیس سوئد زخمی شدند. تصاویری که از درگیریها در اوربرو منتشر شد نیز نشان میداد، ماشینهای پلیس در حال سوختن و معترضان با سنگ در حال دفاع از خود مقابل پلیس مجهز به وسایل ضدشورش هستند. عصر شنبه نیز درگیریها در پارک بزرگ شهر «مالمو» پس از آن رخ داد که «راسموس پالودان» میان حامیان خود که از 10نفر تجاوز نمیکردند، ایستاد و سخنرانی کرد و پیش از آنکه بتواند اقدام موهن خود را انجام دهد، دهها نفر از جوانان مسلمان وارد پارک شده و با پرتاب سنگ سعی کردند، مانع از اقدام آنان شوند. بنا بر گزارش رسانههای سوئد، در این درگیریها «پالودان» از ناحیه پا مجروح شد. به گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، با حضور آنها پلیس سوئد نیز وارد عمل شد و با اسپری فلفل سعی کرد آنها را متفرق کند. این جانبداری باعث شد، جوانان معترض اقدام به آتش زدن سطل زباله و لاستیکها در خیابانها کنند. یک دستگاه اتوبوس نیز در این درگیریها در آتش سوخت. بنا بر این گزارش عصر شنبه همزمان با درگیریها در «مالمو»، شهر «لاندوسکرونا» نیز شاهد درگیریهایی مشابه بود و معترضان اقدام به آتش زدن لاستیک خودروها کردند. با این حال کسی در این درگیریها آسیبی ندید.
در حالی که قرآنسوزی در سوئد در سه روز گذشته با واکنشهای برخی سیاستمداران عرب مواجه شده، دیروز نیز «احمد معصومیفر» سفیر ایران در سوئد نیز در توئیتی نوشت: «آتش زدن قرآن در ماه مبارک رمضان مصداق بارز اسلامستیزی نژادپرستانه است. اروپا میراثدار پدیده شوم نسلکشی و فاشیسم است. عجیب است که از این تجربه تلخ تاریخی درس گرفته نشده و همچنان از ابراز همان ایدئولوژی نفرت حمایت میشود.»
عنادورزی سیاستمداران و افراطیها با قرآن
هتک حرمت قرآن کریم در اروپا و امریکا سابقهای کوتاه مدت دارد. اولین بار سال 2005 بود که نیروهای نظامی امریکا اقدام به چنین حرکت موهنی کردند و در زندان گوانتانامو، برای شکنجه زندانیان مسلمان اقدام به سوزاندن قرآن مقابل چشم آنها میکردند. دو سال بعد از این اقدام، سال 2007 یک مبلغ مذهبی مسیحی همین اقدام را در نیجریه انجام داد و اندکی بعد در حملهای با چاقو کشته شد. سال 2010 عنادورزیها با مسلمانان به یک کلیسای کوچک در فلوریدای امریکا کشیده شد و کشیش «تری جونز» در نهمین سالگرد حمله 11 سپتامبر چنین اقدامی را انجام داد. این اقدام نه فقط با واکنش مسلمانان مواجه شد که واتیکان نیز آن را محکوم کرد. همچنین «بان کی مون»، دبیر کل سازمان ملل، «باراک اوباما»، رئیسجمهور امریکا و «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه وقت امریکا به آن واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند. آتش زدن قرآن سال 2012 به بنگلادش هم کشیده شد و یک گروه بودایی اقدام به سوزاندن قرآن کردند و تا مدتها این کشور را دستخوش ناآرامی کردند. در افغانستان نیز سال 2012 ارتش امریکا کتابهای موجود در یک مرکز اسلامی را که بین آنها قرآن نیز وجود داشت، سوزاند و باعث شورشهایی شد که در خلال آنها 6 نظامی امریکایی کشته شدند. در دانمارک نیز گروههای راست افراطی چندین بار از سال 2017 به این سو، این اقدام موهن را مرتکب شدهاند.
روایت «ایران» از بسته اقتصادی برای ثبات قیمت مواد غذایی
تمهیدات دولت برای آرامش بازار
کارشناسان معتقدند مأموریت واردات برنج در ماه های گذشته و احتکار و سودجویی مافیا از مهمترین دلایل گرانی برنج در هفته های اخیر است. قیمت واقعی برنج حدود 60 هزار تومان است و به اندازه کافی در بازار موجود می باشد
برنج
برنج ایرانی ارزانقیمت در راه بازار
شکر
توزیع شکر ۱۶ هزار تومانی از امروز در بازار
لبنیات
عدم تغییرقیمت لبنیات تا پایان ماه رمضان
گوجه
قیمت گوجه ۷ هزار تومان کاهش یافت
گوشت
توزیع گوشت تنظیم بازاری تا پایان رمضان
9
برنج ایرانی ارزانقیمت در راه بازار
شکر
توزیع شکر ۱۶ هزار تومانی از امروز در بازار
لبنیات
عدم تغییرقیمت لبنیات تا پایان ماه رمضان
گوجه
قیمت گوجه ۷ هزار تومان کاهش یافت
گوشت
توزیع گوشت تنظیم بازاری تا پایان رمضان
9
نظامیان و شهرکنشینان اسرائیلی هر سحرگاه به مسجد الاقصی حمله می کنند
فلسطینی ها سحری باتوم می خورند
زهره صفاری/ یورش دوباره نظامیان و شهرک نشینان اسرائیلی به نمازگزاران فلسطینی در صبحگاه مسجدالاقصی، همزمان با بالا بردن فریاد استغاثه مسلمانان قدس اشغالی، با تهدید گروههای مقاومت، زنگ خطری جدی برای آغاز جنگی تمام عیار را برای صهیونیستها به صدا درآورد.به گزارش شبکه خبری «المیادین»، در این تجاوز که تنها دو روز پس از هجوم وحشیانه به صفوف نماز صبح فلسطینیان در مسجدالاقصی و بازداشت و مجروح شدن صدها مسلمان فلسطینی رخ داد، شهرک نشینان افراطی با اشغال صحن جنوبی مصلی سعی در بیرون راندن فلسطینیان برای تسهیل حضور صهیونیستهای افراطی کردند. همزمان نظامیان صهیونیست نیز با شلیک گلولههای پلاستیکی و نارنجکهای صوتی به این تعدی دامن زدند. به نوشته «العالم»، هلال احمر فلسطین در بیانیهای اعلام کرد در این درگیریها که فلسطینیان در نزدیکی باب الاسباط با دست خالی در برابر صهیونیستهای تا دندان مسلح مقاومت کردند، دستکم 15 فلسطینی مجروح و 2 نفر از نمازگزاران نیز بازداشت شدند. بنا به اعلام خبرنگار «الجزیره»، تنشها در این درگیریها زمانی بالا گرفت که صهیونیستهای راست افراطی با تعیین جایزه برای هر فردی که بتواند خط قرمز مسلمانان فلسطینی برای ذبح بز در صحن مسجدالاقصی را زیر پا بگذارد، هجوم شهرک نشینان را تشدید کردند. در همین حال شماری از نمازگزارانی که در این یورشها در داخل مسجد محبوس شده بودند، در بلندگوهای مساجد از فلسطینیهای سراسر فلسطین خواستند برای نجات مسجدالاقصی به میدان بیایند.به نوشته خبرگزاری وفای فلسطین، صهیونیستها در حالی در فاصله 48 ساعت تجاوزات خود به مسجدالاقصی را تکرار کردند که همچنان زیر تیغ انتقادات جهانی و محکومیتهایی از سازمان ملل و اتحادیه اروپا هستند.
تهدید شدید مقاومت
سران صهیونیستی در حالی که از ابتدای ماه رمضان خشونتهای خود بر مردم فلسطین را چندین برابر کردهاند تنها با شعار آتش بس، کشورهای عربی را واسطه و ابزار نمایشهای خود کردهاند. اما به نوشته «العالم»، «خالد مشعل»، رئیس دفتر حماس در خارج از سرزمینهای اشغالی گفت: «وزیر امور خارجه قطر در تماس با «اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی حماس اعلام کرده بود که رژیم صهیونیستی بهدنبال تشدید تنش و درگیری نیست. هنیه نیز اعلام کرد قربانی کردن صهیونیستها در داخل مسجدالاقصی مطلقاً ممنوع است و این رژیم حق حمله به جنین را ندارد و باید بازداشتشدگان در مسجدالاقصی را آزاد کند.»
وی با درخواست کمک از تمامی احزاب، جریانها و رسانهها، حمایت از مردم فلسطین را خواستار شد و افزود: «صهیونیستها بهدنبال سیطره دینی بر مسجدالاقصی و تقسیم زمانی و مکانی آن بین مسلمانان و یهودیان هستند اما باید بدانند که ما هرگز اجازه این کار را به آنها نمیدهیم.»
در همین حال جنبش حماس با انتشار بیانیهای، صهیونیستها را به آغاز جنگی تمام عیار تهدید کرد: «مسجدالاقصی خط قرمز ما است و رژیم اشغالگر مسئول تجاوز به نمازگزاران و هتک حرمت به صحنهای مسجدالاقصی است. اما صهیونیستها بدانند که تداوم حمله به معتکفان و نمازگزاران و توهین به بیت المقدس، برای رژیم و اشغالگران نتیجه عکس خواهد داشت و مردم ما در برابر این اقدامات مقاومت کرده و نقشههای شوم اشغالگران را خنثی خواهند کرد. ما به میانجیها اعلام کردهایم که هرگونه قربانی در مسجدالاقصی به منزله اعلان جنگ است و عملیات «شمشیر قدس2» بسیار شدیدتر از قبلی خواهد بود.»
در این شرایط «زاهر جبارین»، عضو دفتر سیاسی حماس نیز تأکید کرد: «تلاشهای میدانی و تماسها برای توقف تجاوزات صهیونیستها ادامه دارد و هیچ آتش بسی با رژیم اشغالگر انجام نشده است. از مردم کرانه باختری و داخل فلسطین میخواهیم برای حفاظت از مسجدالاقصی به این مکان مقدس بروند.»
اعلام همبستگی مردم قدس
همانطور که انتظار میرفت فلسطینیان سراسر سرزمینهای اشغالی زودتر از تصور به فریاد کمک ساکنان قدس پاسخ دادند. شماری از جوانان فلسطینی در ورودی جنوبی شهر اریحا در نزدیکی کرانه باختری با نظامیان اشغالگر درگیر شدند، همزمان 20 فلسطینی نیز در تجمع همبستگی با مسجدالاقصی و قدس اشغالی در شهر ناصره فلسطین اشغالی، توسط پلیس صهیونیستی بازداشت شدند.خشونت صهیونیستها علیه فلسطین در حالی شدت گرفته که اعتراضات به یورش جمعه صبح مسجدالاقصی همچنان آرام نگرفته است. به نوشته العالم، شماری از مردم ترکیه شنبه شب در تجمع اعتراضی علیه رژیم صهیونیستی، مقابل اقامتگاه اعضای سفارت این رژیم در آنکارا شعار دادند. معترضان سکوت جهان اسلام و معیارهای دوگانه جامعه جهانی را علت انجام چنین اقداماتی از سوی این رژیم دانستند. 76 نفر از نمایندگان پارلمان اردن نیز با محکومیت حملات صهیونیستها به قدس و مسجدالاقصی، خواستار پاسخ قاطع سران صهیونیست شدند. این نمایندگان معترض همچنین پیشنهاد پایان روابط دیپلماتیک با دشمن صهیونیست و بستن سفارت و اخراج سفیر این رژیم از امان و فراخواندن سفیر اردن در اراضی اشغالی را خواستار شدند.
وزارت خارجه روسیه نیز ضمن ابراز تأسف از تشدید تنشها در مسجدالاقصی، رژیم صهیونیستی را به سوءاستفاده از بحران اوکراین برای منحرف کردن تنشها در فلسطین اشغالی متهم کرد.
تهدید شدید مقاومت
سران صهیونیستی در حالی که از ابتدای ماه رمضان خشونتهای خود بر مردم فلسطین را چندین برابر کردهاند تنها با شعار آتش بس، کشورهای عربی را واسطه و ابزار نمایشهای خود کردهاند. اما به نوشته «العالم»، «خالد مشعل»، رئیس دفتر حماس در خارج از سرزمینهای اشغالی گفت: «وزیر امور خارجه قطر در تماس با «اسماعیل هنیه»، رئیس دفتر سیاسی حماس اعلام کرده بود که رژیم صهیونیستی بهدنبال تشدید تنش و درگیری نیست. هنیه نیز اعلام کرد قربانی کردن صهیونیستها در داخل مسجدالاقصی مطلقاً ممنوع است و این رژیم حق حمله به جنین را ندارد و باید بازداشتشدگان در مسجدالاقصی را آزاد کند.»
وی با درخواست کمک از تمامی احزاب، جریانها و رسانهها، حمایت از مردم فلسطین را خواستار شد و افزود: «صهیونیستها بهدنبال سیطره دینی بر مسجدالاقصی و تقسیم زمانی و مکانی آن بین مسلمانان و یهودیان هستند اما باید بدانند که ما هرگز اجازه این کار را به آنها نمیدهیم.»
در همین حال جنبش حماس با انتشار بیانیهای، صهیونیستها را به آغاز جنگی تمام عیار تهدید کرد: «مسجدالاقصی خط قرمز ما است و رژیم اشغالگر مسئول تجاوز به نمازگزاران و هتک حرمت به صحنهای مسجدالاقصی است. اما صهیونیستها بدانند که تداوم حمله به معتکفان و نمازگزاران و توهین به بیت المقدس، برای رژیم و اشغالگران نتیجه عکس خواهد داشت و مردم ما در برابر این اقدامات مقاومت کرده و نقشههای شوم اشغالگران را خنثی خواهند کرد. ما به میانجیها اعلام کردهایم که هرگونه قربانی در مسجدالاقصی به منزله اعلان جنگ است و عملیات «شمشیر قدس2» بسیار شدیدتر از قبلی خواهد بود.»
در این شرایط «زاهر جبارین»، عضو دفتر سیاسی حماس نیز تأکید کرد: «تلاشهای میدانی و تماسها برای توقف تجاوزات صهیونیستها ادامه دارد و هیچ آتش بسی با رژیم اشغالگر انجام نشده است. از مردم کرانه باختری و داخل فلسطین میخواهیم برای حفاظت از مسجدالاقصی به این مکان مقدس بروند.»
اعلام همبستگی مردم قدس
همانطور که انتظار میرفت فلسطینیان سراسر سرزمینهای اشغالی زودتر از تصور به فریاد کمک ساکنان قدس پاسخ دادند. شماری از جوانان فلسطینی در ورودی جنوبی شهر اریحا در نزدیکی کرانه باختری با نظامیان اشغالگر درگیر شدند، همزمان 20 فلسطینی نیز در تجمع همبستگی با مسجدالاقصی و قدس اشغالی در شهر ناصره فلسطین اشغالی، توسط پلیس صهیونیستی بازداشت شدند.خشونت صهیونیستها علیه فلسطین در حالی شدت گرفته که اعتراضات به یورش جمعه صبح مسجدالاقصی همچنان آرام نگرفته است. به نوشته العالم، شماری از مردم ترکیه شنبه شب در تجمع اعتراضی علیه رژیم صهیونیستی، مقابل اقامتگاه اعضای سفارت این رژیم در آنکارا شعار دادند. معترضان سکوت جهان اسلام و معیارهای دوگانه جامعه جهانی را علت انجام چنین اقداماتی از سوی این رژیم دانستند. 76 نفر از نمایندگان پارلمان اردن نیز با محکومیت حملات صهیونیستها به قدس و مسجدالاقصی، خواستار پاسخ قاطع سران صهیونیست شدند. این نمایندگان معترض همچنین پیشنهاد پایان روابط دیپلماتیک با دشمن صهیونیست و بستن سفارت و اخراج سفیر این رژیم از امان و فراخواندن سفیر اردن در اراضی اشغالی را خواستار شدند.
وزارت خارجه روسیه نیز ضمن ابراز تأسف از تشدید تنشها در مسجدالاقصی، رژیم صهیونیستی را به سوءاستفاده از بحران اوکراین برای منحرف کردن تنشها در فلسطین اشغالی متهم کرد.
طبق برنامه ششم قرار بود سهم مردم از هزینه های سلامت به 25 درصد و سهم دولت و بیمه ها به 75 درصد برسد اما عکس این موضوع در حال رخ دادن است
افزایش تعرفه های پزشکی از جیب مردم یا بیمه ها؟
طبق برنامه ششم توسعه قرار بود سهم مردم از هزینه های سلامت به 25 درصد و سهم دولت و بیمه ها به 75 درصد برسد اما عکس این موضوع در حال رخ دادن است
گروه اجتماعی / از سال گذشته برخی گمانهزنیها در فضای مجازی مبنی بر اینکه تعرفه پزشکان در سال آینده ۶۰ درصد افزایش پیدا میکند، مطرح شد که البته نتیجه بررسیهای ما نشان میداد، سازمان نظام پزشکی کشور پیشنهاد افزایش تعرفه ۶۰ درصدی خدمات سلامت را به شورای عالی بیمه داده که نتایج رایزنیهای وزارت بهداشت، سازمانهای بیمهگر، سازمان نظام پزشکی و شورای عالی بیمه در نهایت افزایش حدود ۲۸/۵ درصدی قیمت خدمات پزشکی است که البته حالا این عدد به 30 درصد هم در گمانهها رسیده است. البته هنوز همین عدد تعرفههای خدمات سلامت نیز ملاک نیست و قیمت خدمات پزشکی پس از تصویب در شورای عالی پزشکی در نهایت پس از بررسی در سازمان برنامه و بودجه برای تصویب نهایی به هیأت دولت واگذار میشود که گفته شده است طی هفته جاری یا هفته آینده بحث تعرفهها در هیأت دولت مطرح شده و تصمیمگیری میشود. خدمات پزشکی سال ۹۸ افزایش ۱۰ درصدی در بخش دولتی و ۱۳ درصدی در بخش خصوصی داشت که این میزان افزایش از طرف دولت تصویب و ابلاغ شد. در سال ۹۹ این تعرفهها با ۱۵ درصد افزایش و در سال ۱۴۰۰ هم به گفته محسن مصلحی دبیر شورای عالی سازمان نظام پزشکی کشور، پیشنهاد سازمان نظام پزشکی کشور برای افزایش تعرفههای بخش خصوصی پزشکی با حداقل ۵۵ درصد بود که این میزان افزایش بر اساس شرایط اقتصادی جامعه تعیین شد، اما شورای عالی بیمه سلامت ۲۸/۵ درصد افزایش تعرفه را اعلام و هیأت وزیران هم این افزایش را تصویب کرد.
با این همه بار دیگر موضوع افزایش تعرفهها مطرح شده و این بار نرخ ویزیت پزشکان و متخصصان نیز مطرح است. هر چند این اعداد در حد پیشنهاد از سوی شورای عالی سلامت است اما واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته است.
بنا به این لیست منتشر شده قیمت تمام شده خدمات تشخیصی، درمانی و دارویی احصا شده در کمیسیون تخصصی مشورتی تعرفه بیمه شورای عالی و معاونت فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی با تأکید بر استمرار خدمات نظام سلامت به شرح زیر اعلام شود تا دولت محترم در تصویب تعرفههای خدمات تشخیصی، درمانی و دارویی سال 1401 آن را مدنظر قراردهد.
بنا به این نامه بهای تمام شده خدمات برای ویزیت پزشک عمومی 184 هزار تومان، برای ویزیت پزشک متخصص 245 هزار تومان و برای ویزیت پزشک فوق تخصص 294 هزار تومان پیشنهاد شده است.
مهدی رضایی درباره سهم فعلی مردم در پرداخت هزینههای سلامت به ایسنا گفته است: بر اساس استنادات قطعی و آخرین آماری که بر اساس حساب ملی سلامت در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است، پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت حدود ۴۲ تا ۴۵ درصد و سهم بیمهها و دولت هم حدود ۵۵ درصد ذکر شده و پس از آن آمار رسمی دیگری منتشر نشده است. اما بر اساس اطلاعات غیررسمی وزارت بهداشت که ما هم با بررسیهای میدانی و بررسی آمارنامههای دارویی در سامانههای خود تا حد زیادی آن را قبول داریم، در حال حاضر سهم پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت حدود ۶۰ درصد است.
وی با اشاره به اینکه این آمار نگرانکننده است، معتقد است: با این حساب مجموع سهم دولت و بیمهها در پرداخت این هزینهها ۴۰ درصد است. این درحالی است که طبق قانون برنامه ششم توسعه کشور، هدفگذاری شده بود تا در هزینههای سلامت سهم مردم به ۲۵ درصد و سهم دولت و بیمهها به ۷۵ درصد برسد.
او راهکار برونرفت از این شرایط را اینگونه شرح داده است: دو اتفاق باید رخ دهد؛ اول اینکه سهم سلامت از درآمد ناخالص ملی افزایش یابد و اولویت کشور در حوزه سلامت کمرنگ نشود؛ این در حالی است که به نظر میرسد طی حدوداً ۳ سال اخیر این سهم تنزل یافته است. سهم سلامت از درآمد ناخالص ملی فرازونشیب دارد، یک سالهایی افزایش و یک سالهایی کاهش پیدا میکند. نکته دوم این است که ما دچار یک ناکارایی در هزینهکرد حوزه سلامت هستیم. همان مقدار منابعی که از دولت به حوزه سلامت اختصاص مییابد، به دلیل ناکارایی، متأسفانه نمیتواند عاملی باشد تا پرداختی از جیب مردم افزایش نیابد. اگر بخواهیم خود را با کشورهای همسایه مقایسه کنیم، شبیهترین کشور به ما ترکیه است که سهم پرداختی حوزه سلامتشان از GDP کمتر از ما است اما با وجود این موضوع پرداخت از جیب مردمشان هم کمتر از ما است؛ زیرا نظام سلامت کارایی دارند. ناکارایی نظام سلامت ما سبب میشود تا هزینه آن را مردم پرداخت کنند.
دکتر محمدمهدی ناصحی مدیرعامل بیمه سلامت در واکنش به خبر افزایش تعرفه های پزشکی نیز گفت: ویزیت پزشکان به صورت رسمی گران نشده است و هنوز تعرفههای سال ۱۴۰۱ هم اعلام نشده است. سازمان نظام پزشکی و دولت در تامین اعتبار در تلاش هستند تا بار هزینهها و پرداخت از جیب مردم بیشتر نشود و این امر مورد تاکید است. تصور میکنم طی این هفته یا هفته آتی در زمینه تعرفههای پزشکی به جمعبندی نهایی برسیم.
گروه اجتماعی / از سال گذشته برخی گمانهزنیها در فضای مجازی مبنی بر اینکه تعرفه پزشکان در سال آینده ۶۰ درصد افزایش پیدا میکند، مطرح شد که البته نتیجه بررسیهای ما نشان میداد، سازمان نظام پزشکی کشور پیشنهاد افزایش تعرفه ۶۰ درصدی خدمات سلامت را به شورای عالی بیمه داده که نتایج رایزنیهای وزارت بهداشت، سازمانهای بیمهگر، سازمان نظام پزشکی و شورای عالی بیمه در نهایت افزایش حدود ۲۸/۵ درصدی قیمت خدمات پزشکی است که البته حالا این عدد به 30 درصد هم در گمانهها رسیده است. البته هنوز همین عدد تعرفههای خدمات سلامت نیز ملاک نیست و قیمت خدمات پزشکی پس از تصویب در شورای عالی پزشکی در نهایت پس از بررسی در سازمان برنامه و بودجه برای تصویب نهایی به هیأت دولت واگذار میشود که گفته شده است طی هفته جاری یا هفته آینده بحث تعرفهها در هیأت دولت مطرح شده و تصمیمگیری میشود. خدمات پزشکی سال ۹۸ افزایش ۱۰ درصدی در بخش دولتی و ۱۳ درصدی در بخش خصوصی داشت که این میزان افزایش از طرف دولت تصویب و ابلاغ شد. در سال ۹۹ این تعرفهها با ۱۵ درصد افزایش و در سال ۱۴۰۰ هم به گفته محسن مصلحی دبیر شورای عالی سازمان نظام پزشکی کشور، پیشنهاد سازمان نظام پزشکی کشور برای افزایش تعرفههای بخش خصوصی پزشکی با حداقل ۵۵ درصد بود که این میزان افزایش بر اساس شرایط اقتصادی جامعه تعیین شد، اما شورای عالی بیمه سلامت ۲۸/۵ درصد افزایش تعرفه را اعلام و هیأت وزیران هم این افزایش را تصویب کرد.
با این همه بار دیگر موضوع افزایش تعرفهها مطرح شده و این بار نرخ ویزیت پزشکان و متخصصان نیز مطرح است. هر چند این اعداد در حد پیشنهاد از سوی شورای عالی سلامت است اما واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته است.
بنا به این لیست منتشر شده قیمت تمام شده خدمات تشخیصی، درمانی و دارویی احصا شده در کمیسیون تخصصی مشورتی تعرفه بیمه شورای عالی و معاونت فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی با تأکید بر استمرار خدمات نظام سلامت به شرح زیر اعلام شود تا دولت محترم در تصویب تعرفههای خدمات تشخیصی، درمانی و دارویی سال 1401 آن را مدنظر قراردهد.
بنا به این نامه بهای تمام شده خدمات برای ویزیت پزشک عمومی 184 هزار تومان، برای ویزیت پزشک متخصص 245 هزار تومان و برای ویزیت پزشک فوق تخصص 294 هزار تومان پیشنهاد شده است.
مهدی رضایی درباره سهم فعلی مردم در پرداخت هزینههای سلامت به ایسنا گفته است: بر اساس استنادات قطعی و آخرین آماری که بر اساس حساب ملی سلامت در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است، پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت حدود ۴۲ تا ۴۵ درصد و سهم بیمهها و دولت هم حدود ۵۵ درصد ذکر شده و پس از آن آمار رسمی دیگری منتشر نشده است. اما بر اساس اطلاعات غیررسمی وزارت بهداشت که ما هم با بررسیهای میدانی و بررسی آمارنامههای دارویی در سامانههای خود تا حد زیادی آن را قبول داریم، در حال حاضر سهم پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت حدود ۶۰ درصد است.
وی با اشاره به اینکه این آمار نگرانکننده است، معتقد است: با این حساب مجموع سهم دولت و بیمهها در پرداخت این هزینهها ۴۰ درصد است. این درحالی است که طبق قانون برنامه ششم توسعه کشور، هدفگذاری شده بود تا در هزینههای سلامت سهم مردم به ۲۵ درصد و سهم دولت و بیمهها به ۷۵ درصد برسد.
او راهکار برونرفت از این شرایط را اینگونه شرح داده است: دو اتفاق باید رخ دهد؛ اول اینکه سهم سلامت از درآمد ناخالص ملی افزایش یابد و اولویت کشور در حوزه سلامت کمرنگ نشود؛ این در حالی است که به نظر میرسد طی حدوداً ۳ سال اخیر این سهم تنزل یافته است. سهم سلامت از درآمد ناخالص ملی فرازونشیب دارد، یک سالهایی افزایش و یک سالهایی کاهش پیدا میکند. نکته دوم این است که ما دچار یک ناکارایی در هزینهکرد حوزه سلامت هستیم. همان مقدار منابعی که از دولت به حوزه سلامت اختصاص مییابد، به دلیل ناکارایی، متأسفانه نمیتواند عاملی باشد تا پرداختی از جیب مردم افزایش نیابد. اگر بخواهیم خود را با کشورهای همسایه مقایسه کنیم، شبیهترین کشور به ما ترکیه است که سهم پرداختی حوزه سلامتشان از GDP کمتر از ما است اما با وجود این موضوع پرداخت از جیب مردمشان هم کمتر از ما است؛ زیرا نظام سلامت کارایی دارند. ناکارایی نظام سلامت ما سبب میشود تا هزینه آن را مردم پرداخت کنند.
دکتر محمدمهدی ناصحی مدیرعامل بیمه سلامت در واکنش به خبر افزایش تعرفه های پزشکی نیز گفت: ویزیت پزشکان به صورت رسمی گران نشده است و هنوز تعرفههای سال ۱۴۰۱ هم اعلام نشده است. سازمان نظام پزشکی و دولت در تامین اعتبار در تلاش هستند تا بار هزینهها و پرداخت از جیب مردم بیشتر نشود و این امر مورد تاکید است. تصور میکنم طی این هفته یا هفته آتی در زمینه تعرفههای پزشکی به جمعبندی نهایی برسیم.
ساعتی در موزه «ایرانک» سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
ایرانی کوچک برای کودکان
محمد معصومیان
گزارشنویس
نتیجه همهگیری برای خانوادههایی که با فرزند خردسال در قرنطینه ماندند، چیزی نبود جز کودکانی خسته از چهاردیواری خانه؛ فرزندانی که حتی دیگر حوصله بازی با اسباب بازی و عروسکهای تکراری را ندارند. شیما که به همراه فرزند سه سالهاش به موزه کودکی ایرانک آمده، میگوید: «نه میتوانستیم بچه را پارک ببریم نه جایی برای بازی، مگر یک بچه چقدر میتواند در خانه فیلم ببیند یا برایش کتاب خواند؟ بیشتر بچههایی که در این دوره خردسالی را گذراندهاند مانند فرزند من در جمع ناسازگار هستند.»
دو سال همهگیری باعث شد کودکان از مراکز فرهنگی و آموزشی دور بمانند؛ مراکزی که میتوانستند با برنامههای فرهنگی و آموزشی مختص کودکان آنها را با جهان اطراف آشتی دهند. حالا که کرونا اندکی فروکش کرده است شاید زمان مناسبی برای بیرون آمدن کودکان از حصار خانه باشد تا ساعتی در کنار همسالان خود داستان بخوانند، کاردستی درست کنند و کودکی را بشناسند. یکی از این مراکز که داشتهها و پژوهشهای خود را برای آموزش به کودکان و والدین در قالب موزه و برنامههای آموزشی ارائه میدهد، موزه کودکی ایرانک است؛ جایی که میتوان در آن سیر تحول آموزش از جهان باستان تا دنیای مدرن را در آن دید.
ظهر خنک بهاری به این موزه در همکف ساختمان آرشیو اسناد ملی میرسم. اواسط هفته است و موزه خلوت. یکی از راهنمایان از راه میرسد و با حوصله توضیح میدهد. او از اهداف احداث این موزه میگوید: «در این موزه از کودک چهار ساله به بالا میتوانند مخاطب ما باشند. ما سعی کردیم نگاهی تاریخی به کودکی داشته باشیم و آن را با نیازهای کودک معاصر تلفیق کنیم. میتوان گفت تاریخ فرهنگ کودکی را نشان میدهیم و گذشتهها را به حال گره میزنیم. در تلاش هستیم نسل قدیم را با نسل جدید آشتی بدهیم تا با هم حرف بزنند. متأسفانه این نسل با پدر و مادر خود حرف نمیزنند چه برسد به پدربزرگ و مادربزرگ. ما میخواهیم آنها باهم حرف بزنند و این موزه میتواند این کار را بکند. هرچند ما در این موزه یکدهم داشتههای خود را به نمایش گذاشتهایم.»
آن طور که در سایت این مجموعه نوشته شده است: «ایرانک (ایران کودکی) یکی از درگاههای مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان است که در سال ۱۳۸۵ با نام بانک اطلاعات فرهنگ و ادبیات کودکان ایران راهاندازی و رونمایی شد.» محوطهای به وسعت 800 متر که قدم زدن در آن و دیدن آثاری که به نمایش گذاشتهاند حتی برای پژوهشگران این حوزه هم میتواند مفید باشد. اما مهمترین مزیت آن شاید این باشد که کودکان را با فرهنگ موزهگردی آشنا میکند تا در بزرگسالی موزه را مکانی غبار گرفته ندانند؛ موزه هم میتواند در کنار آموزش و اطلاعرسانی جایی شاد و پویا باشد. راهنما از شرایط زندگی امروز کودکان و تک افتادگی آنان میگوید و معتقد است کودکان میتوانند در اینجا در تعامل با یکدیگر کار گروهی کنند: «این بچهها فردا روزی باید با یکدیگر این کشور را اداره کنند. آنها باید از سن کم با زندگی در کنار یکدیگر آشنا شوند.» چیدمان موزه بر اساس زمان است؛ از دوران باستان تا انتهای سال 57 با تأکید بر پنج مبحث آموزش و پرورش، نوشتافزار کودکان، بازیچه دورههای تاریخی، زیست افزارها و ادبیات هر دوره.
یکی از قدیمیترین متونی که در ایران برای تعلیم و تربیت کودکان وجود دارد «درخت آسوریک» یا منظومه درخت خرما و بز است. متنی متعلق به 3 هزار سال پیش که در آن درخت خرما و بز از مزایای خود برای زندگی انسان میگویند. روی استندهای پشت شیشه بخشهایی از متن آورده شده است. در فضایی میان موزه با دیوارهایی به نقش درخت خرما کودکان روی حصیری مینشینند و با این متن آشنا میشوند. در کنار خواندن متن و همکاری کودکان، آنها میتوانند با ویژگیهای بز و درخت خرما آشنا شوند. بعد از این برنامه آنها اولین انیمیشن خود را تولید میکنند: «از کودکان میپرسیم آیا میدانند اولین انیمیشن دنیا کجا ساخته شده است؟ بیشتر بچهها از کشورهای خارجی اسم میبرند و ما آنها را با کوزهای باستانی که 5 هزار سال قدمت دارد و در شهر سوخته کشف شده آشنا میکنیم که نشان میدهد اولین نمونه تصویر متحرک یا انیمیشن در ایران ساخته شده و بعد به آنها کوزههایی میدهیم تا روی آن نقاشی کنند و اولین انیمیشن خود را بسازند.»
لوحهای مشق دوران باستان که سه هزار سال قدمت دارد، یکی دیگر از اولین نمونههای تعلیم و تربیت است که در قاب شیشهای به چشم میخورد. اما اولین اسنادی که بچهها در آن دیده میشوند و به عنوان سندی تاریخی به پژوهشگران کمک کرده است، سنگ نگارهها هستند که نمونهای بازسازی شده از آن در موزه وجود دارد. در این تصاویر که حرکت مادها به سمت آشوریان را نشان میدهد، کودکانی وجود دارند که مجبور شدهاند بعد از جنگ ساعتها به همراه پدر و مادر راه بروند: «وقتی کودکان این تصاویر را میبینند از آنها میپرسیم از کجا میفهمند کدام پسر و کدام دختر است؟ در این نقاشیها دختران شبیه مادران و پسران شبیه پدران لباس میپوشند. ما از کودکان میخواهیم این تطبیق را در تصاویر و مستندات دنبال کنند و ببینند تا کجا ادامه دارد؟»
نمونههایی از«شیرمک»های سفالی که نمونه اولیه شیشه شیر است به صورت نسخه مولاژ (تندیس یا قالبهای درست شده) را میتوان دید. کمی جلوتر تصاویری از شاهنامه و نقش کودکان در این اثر مورد بررسی قرار گرفته است؛ از داستان فریدون و زال تا داستان سهراب که بدون پدر بزرگ شد. همین طور پیش میرویم و کودکان در تصاویر تغییر شکل میدهند. از داستان موش و گربه عبید زاکانی و تصاویر آن میگذریم و به مکتبخانه میرسیم. کودکان دور معلم روی زمین نشستهاند و کودکی وسط کلاس پشت میز کوتاهی نشسته است. راهنما توضیح میدهد که این تندیسها از روی یک عکس واقعی که روی دیوار است بازسازی شده: «اولین متنهایی که در مکتبخانهها تدریس میشد، قرآن و شرعیات بود اما به مرور به خاطر احتیاج به کارهای اداری میبینیم متنهای دیگری هم اضافه میشود.» نمونههایی از اولین دفتر مشقها که حلبهایی بودند که روی آن متن نوشته و پاک میشد، لوح مشق گلی که روی خاک آن را با انگشت مینوشتند در کنار نوشت افزارهای اولیه در ویترین به چشم میخورد.
بالاخره به حسن تبریزی یا همان میرزا حسن رشدیه معروف میرسیم. کسی که صبحها برای نجات همکلاسیها از ترکه استاد زودتر به مدرسه میرفت و به همکلاسیها درس میداد. او یکی از کسانی است که شیوه و فضای آموزش در ایران را تغییر داد؛ شیوه آموزش الفبا، تغییر فضای آموزشی و ساعات آموزشی در کنار نوشتن کتابهای جدید برای دانشآموزان بخشی از کارهای بزرگ این مرد است. نمونههایی از کتابهایی که او نوشته مانند «تحفةالصبیان»، «کفایةالتعلیم»، «نهایةالتعلیم» در ویترین به چشم میخورد. بعد از او نوبت جبار باغچهبان میرسد که عکسی به سال 1303 از او در کنار دانشآموزانش به دیوار آویزان است. آموزگاری با نگاه انسانی که بچهها را درمان میکرد و توجه ویژهای به آنان داشت. او آموزگار ناشنوایان بود و الفبای نمادین ناشنوایان را ساخت.
قابهای نقاشی با کودکانی درحال بازیهای دوران قاجاری و عروسکهایی با 150 سال سن و... اینجا نشانههایی از تغییر لباس را میتوان پررنگ تر دید. دیگر از بازیچههایی مانند سوتسوتک و عروسکهای ابتدایی و سفالی خبری نیست. عروسکها مدرن میشوند اما هنوز هم عروسکهای مردم ساز، آیینی و عروسکهایی را که با دورریز پارچه ساخته شدهاند، میتوان دید. در اتاق انتهای موزه برای کودکان خیمهشببازی و سایه بازی ترتیب دادهاند و اولین کتاب متحرک و سه بعدی ایرانی لیلی تقیپور که در سال 1337 درست شده در معرض دید است و کتابها با صحافی جدید و گرافیک تازه جای کتابهای دستنویس نشستهاند.
آنقدر در این موزه جزئیات وجود دارد که نوشتن از همه آنها غیرممکن است. تا اینجا تازه نیمی از موزه را پشت سر گذاشتهام و از این به بعد همه چیز رنگ و بوی جدیدی به خود میگیرد. اسباب بازیهای پلاستیکی وسترن و پلیسی که از خارج کشور آمدهاند در کنار قارقارک و وغوغ صاهاب و تیلههای سنگی دستساز نشان دهنده آخرین روزهای زندگی سنتی در ایران است. ایستگاه مطالعه برای کودکان با کتابهایی که همان جا وجود دارد هم مکانی برای آشنایی بیشتر با داستان و کتاب است. در اتاق مجزایی هم «آدرینا» مشغول ساختن کاردستی به همراه یکی از مربیان مجموعه است و مادرش درحال گرفتن سلفی با عکسها و نمادهایی است که برای او جنبه نوستالژی دارد. او با خنده میگوید: «دختر من قصه و بازی دوست دارد اما فکر میکنم برای خودم بیشتر نوستالژیک است. اینجا برای کودکانی که زندگیشان با تکنولوژی گره خورده جای خوبی است. من دوست دارم کودک من به این فضا نزدیک شود. بچهها در این سن دوست دارند بروند توی قصه و فیلمها و با آنها بازی کنند. اینجا به خاطر دیدن و لمس عروسکهای بازی حس خوبی برای کودک دارد.» او که از غرب تهران خودش را به اینجا رسانده است از کمبود فضای آموزشی و فرهنگی برای کودکان میگوید: «مکانهایی که عروسک و بازی داشته باشند در تهران وجود دارد اما در شهری که خودش را دوستدار کودک مینامد، کمتر جایی هست که نمایش داشته باشد و یک نفر وقت بگذارد با بچه صحبت کند. مهدکودک برای بچه نمایش و قصه میگذارند اما یکی دو بار در سال و بیشتر جنبه مادی دارد و از والدین میخواهند بیایند در آنجا ثبت نام کنند تا فوق برنامه داشته باشند.»
در پایان به «دکانک» موزه کودکی میروم؛ جایی که کودکان میتوانند با خرید اسباب بازیهای قدیمی مانند «علی ورجه»، «عروسک مبارک قیفی»، «توپ و لیوان» یا عروسکهای مناطق مختلف ایران یادگاری از بازدید در موزه داشته باشند.
گزارشنویس
نتیجه همهگیری برای خانوادههایی که با فرزند خردسال در قرنطینه ماندند، چیزی نبود جز کودکانی خسته از چهاردیواری خانه؛ فرزندانی که حتی دیگر حوصله بازی با اسباب بازی و عروسکهای تکراری را ندارند. شیما که به همراه فرزند سه سالهاش به موزه کودکی ایرانک آمده، میگوید: «نه میتوانستیم بچه را پارک ببریم نه جایی برای بازی، مگر یک بچه چقدر میتواند در خانه فیلم ببیند یا برایش کتاب خواند؟ بیشتر بچههایی که در این دوره خردسالی را گذراندهاند مانند فرزند من در جمع ناسازگار هستند.»
دو سال همهگیری باعث شد کودکان از مراکز فرهنگی و آموزشی دور بمانند؛ مراکزی که میتوانستند با برنامههای فرهنگی و آموزشی مختص کودکان آنها را با جهان اطراف آشتی دهند. حالا که کرونا اندکی فروکش کرده است شاید زمان مناسبی برای بیرون آمدن کودکان از حصار خانه باشد تا ساعتی در کنار همسالان خود داستان بخوانند، کاردستی درست کنند و کودکی را بشناسند. یکی از این مراکز که داشتهها و پژوهشهای خود را برای آموزش به کودکان و والدین در قالب موزه و برنامههای آموزشی ارائه میدهد، موزه کودکی ایرانک است؛ جایی که میتوان در آن سیر تحول آموزش از جهان باستان تا دنیای مدرن را در آن دید.
ظهر خنک بهاری به این موزه در همکف ساختمان آرشیو اسناد ملی میرسم. اواسط هفته است و موزه خلوت. یکی از راهنمایان از راه میرسد و با حوصله توضیح میدهد. او از اهداف احداث این موزه میگوید: «در این موزه از کودک چهار ساله به بالا میتوانند مخاطب ما باشند. ما سعی کردیم نگاهی تاریخی به کودکی داشته باشیم و آن را با نیازهای کودک معاصر تلفیق کنیم. میتوان گفت تاریخ فرهنگ کودکی را نشان میدهیم و گذشتهها را به حال گره میزنیم. در تلاش هستیم نسل قدیم را با نسل جدید آشتی بدهیم تا با هم حرف بزنند. متأسفانه این نسل با پدر و مادر خود حرف نمیزنند چه برسد به پدربزرگ و مادربزرگ. ما میخواهیم آنها باهم حرف بزنند و این موزه میتواند این کار را بکند. هرچند ما در این موزه یکدهم داشتههای خود را به نمایش گذاشتهایم.»
آن طور که در سایت این مجموعه نوشته شده است: «ایرانک (ایران کودکی) یکی از درگاههای مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان است که در سال ۱۳۸۵ با نام بانک اطلاعات فرهنگ و ادبیات کودکان ایران راهاندازی و رونمایی شد.» محوطهای به وسعت 800 متر که قدم زدن در آن و دیدن آثاری که به نمایش گذاشتهاند حتی برای پژوهشگران این حوزه هم میتواند مفید باشد. اما مهمترین مزیت آن شاید این باشد که کودکان را با فرهنگ موزهگردی آشنا میکند تا در بزرگسالی موزه را مکانی غبار گرفته ندانند؛ موزه هم میتواند در کنار آموزش و اطلاعرسانی جایی شاد و پویا باشد. راهنما از شرایط زندگی امروز کودکان و تک افتادگی آنان میگوید و معتقد است کودکان میتوانند در اینجا در تعامل با یکدیگر کار گروهی کنند: «این بچهها فردا روزی باید با یکدیگر این کشور را اداره کنند. آنها باید از سن کم با زندگی در کنار یکدیگر آشنا شوند.» چیدمان موزه بر اساس زمان است؛ از دوران باستان تا انتهای سال 57 با تأکید بر پنج مبحث آموزش و پرورش، نوشتافزار کودکان، بازیچه دورههای تاریخی، زیست افزارها و ادبیات هر دوره.
یکی از قدیمیترین متونی که در ایران برای تعلیم و تربیت کودکان وجود دارد «درخت آسوریک» یا منظومه درخت خرما و بز است. متنی متعلق به 3 هزار سال پیش که در آن درخت خرما و بز از مزایای خود برای زندگی انسان میگویند. روی استندهای پشت شیشه بخشهایی از متن آورده شده است. در فضایی میان موزه با دیوارهایی به نقش درخت خرما کودکان روی حصیری مینشینند و با این متن آشنا میشوند. در کنار خواندن متن و همکاری کودکان، آنها میتوانند با ویژگیهای بز و درخت خرما آشنا شوند. بعد از این برنامه آنها اولین انیمیشن خود را تولید میکنند: «از کودکان میپرسیم آیا میدانند اولین انیمیشن دنیا کجا ساخته شده است؟ بیشتر بچهها از کشورهای خارجی اسم میبرند و ما آنها را با کوزهای باستانی که 5 هزار سال قدمت دارد و در شهر سوخته کشف شده آشنا میکنیم که نشان میدهد اولین نمونه تصویر متحرک یا انیمیشن در ایران ساخته شده و بعد به آنها کوزههایی میدهیم تا روی آن نقاشی کنند و اولین انیمیشن خود را بسازند.»
لوحهای مشق دوران باستان که سه هزار سال قدمت دارد، یکی دیگر از اولین نمونههای تعلیم و تربیت است که در قاب شیشهای به چشم میخورد. اما اولین اسنادی که بچهها در آن دیده میشوند و به عنوان سندی تاریخی به پژوهشگران کمک کرده است، سنگ نگارهها هستند که نمونهای بازسازی شده از آن در موزه وجود دارد. در این تصاویر که حرکت مادها به سمت آشوریان را نشان میدهد، کودکانی وجود دارند که مجبور شدهاند بعد از جنگ ساعتها به همراه پدر و مادر راه بروند: «وقتی کودکان این تصاویر را میبینند از آنها میپرسیم از کجا میفهمند کدام پسر و کدام دختر است؟ در این نقاشیها دختران شبیه مادران و پسران شبیه پدران لباس میپوشند. ما از کودکان میخواهیم این تطبیق را در تصاویر و مستندات دنبال کنند و ببینند تا کجا ادامه دارد؟»
نمونههایی از«شیرمک»های سفالی که نمونه اولیه شیشه شیر است به صورت نسخه مولاژ (تندیس یا قالبهای درست شده) را میتوان دید. کمی جلوتر تصاویری از شاهنامه و نقش کودکان در این اثر مورد بررسی قرار گرفته است؛ از داستان فریدون و زال تا داستان سهراب که بدون پدر بزرگ شد. همین طور پیش میرویم و کودکان در تصاویر تغییر شکل میدهند. از داستان موش و گربه عبید زاکانی و تصاویر آن میگذریم و به مکتبخانه میرسیم. کودکان دور معلم روی زمین نشستهاند و کودکی وسط کلاس پشت میز کوتاهی نشسته است. راهنما توضیح میدهد که این تندیسها از روی یک عکس واقعی که روی دیوار است بازسازی شده: «اولین متنهایی که در مکتبخانهها تدریس میشد، قرآن و شرعیات بود اما به مرور به خاطر احتیاج به کارهای اداری میبینیم متنهای دیگری هم اضافه میشود.» نمونههایی از اولین دفتر مشقها که حلبهایی بودند که روی آن متن نوشته و پاک میشد، لوح مشق گلی که روی خاک آن را با انگشت مینوشتند در کنار نوشت افزارهای اولیه در ویترین به چشم میخورد.
بالاخره به حسن تبریزی یا همان میرزا حسن رشدیه معروف میرسیم. کسی که صبحها برای نجات همکلاسیها از ترکه استاد زودتر به مدرسه میرفت و به همکلاسیها درس میداد. او یکی از کسانی است که شیوه و فضای آموزش در ایران را تغییر داد؛ شیوه آموزش الفبا، تغییر فضای آموزشی و ساعات آموزشی در کنار نوشتن کتابهای جدید برای دانشآموزان بخشی از کارهای بزرگ این مرد است. نمونههایی از کتابهایی که او نوشته مانند «تحفةالصبیان»، «کفایةالتعلیم»، «نهایةالتعلیم» در ویترین به چشم میخورد. بعد از او نوبت جبار باغچهبان میرسد که عکسی به سال 1303 از او در کنار دانشآموزانش به دیوار آویزان است. آموزگاری با نگاه انسانی که بچهها را درمان میکرد و توجه ویژهای به آنان داشت. او آموزگار ناشنوایان بود و الفبای نمادین ناشنوایان را ساخت.
قابهای نقاشی با کودکانی درحال بازیهای دوران قاجاری و عروسکهایی با 150 سال سن و... اینجا نشانههایی از تغییر لباس را میتوان پررنگ تر دید. دیگر از بازیچههایی مانند سوتسوتک و عروسکهای ابتدایی و سفالی خبری نیست. عروسکها مدرن میشوند اما هنوز هم عروسکهای مردم ساز، آیینی و عروسکهایی را که با دورریز پارچه ساخته شدهاند، میتوان دید. در اتاق انتهای موزه برای کودکان خیمهشببازی و سایه بازی ترتیب دادهاند و اولین کتاب متحرک و سه بعدی ایرانی لیلی تقیپور که در سال 1337 درست شده در معرض دید است و کتابها با صحافی جدید و گرافیک تازه جای کتابهای دستنویس نشستهاند.
آنقدر در این موزه جزئیات وجود دارد که نوشتن از همه آنها غیرممکن است. تا اینجا تازه نیمی از موزه را پشت سر گذاشتهام و از این به بعد همه چیز رنگ و بوی جدیدی به خود میگیرد. اسباب بازیهای پلاستیکی وسترن و پلیسی که از خارج کشور آمدهاند در کنار قارقارک و وغوغ صاهاب و تیلههای سنگی دستساز نشان دهنده آخرین روزهای زندگی سنتی در ایران است. ایستگاه مطالعه برای کودکان با کتابهایی که همان جا وجود دارد هم مکانی برای آشنایی بیشتر با داستان و کتاب است. در اتاق مجزایی هم «آدرینا» مشغول ساختن کاردستی به همراه یکی از مربیان مجموعه است و مادرش درحال گرفتن سلفی با عکسها و نمادهایی است که برای او جنبه نوستالژی دارد. او با خنده میگوید: «دختر من قصه و بازی دوست دارد اما فکر میکنم برای خودم بیشتر نوستالژیک است. اینجا برای کودکانی که زندگیشان با تکنولوژی گره خورده جای خوبی است. من دوست دارم کودک من به این فضا نزدیک شود. بچهها در این سن دوست دارند بروند توی قصه و فیلمها و با آنها بازی کنند. اینجا به خاطر دیدن و لمس عروسکهای بازی حس خوبی برای کودک دارد.» او که از غرب تهران خودش را به اینجا رسانده است از کمبود فضای آموزشی و فرهنگی برای کودکان میگوید: «مکانهایی که عروسک و بازی داشته باشند در تهران وجود دارد اما در شهری که خودش را دوستدار کودک مینامد، کمتر جایی هست که نمایش داشته باشد و یک نفر وقت بگذارد با بچه صحبت کند. مهدکودک برای بچه نمایش و قصه میگذارند اما یکی دو بار در سال و بیشتر جنبه مادی دارد و از والدین میخواهند بیایند در آنجا ثبت نام کنند تا فوق برنامه داشته باشند.»
در پایان به «دکانک» موزه کودکی میروم؛ جایی که کودکان میتوانند با خرید اسباب بازیهای قدیمی مانند «علی ورجه»، «عروسک مبارک قیفی»، «توپ و لیوان» یا عروسکهای مناطق مختلف ایران یادگاری از بازدید در موزه داشته باشند.
«ایران» از چشمانداز کاهش قاچاق گندم با نرخ تضمینی جدید گندم گزارش میدهد
دلالان گندم در آفساید تعرفهگذاری
دولت در اقدامی هوشمندانه با تعیین نرخ 11 هزار و 500 تومانی برای خرید تضمینی گندم باعث شده دلالان نتوانند بالاتر از این نرخ، به کشاورزان پیشنهاد خرید بدهند
نفیسه امامی
خبرنگار
وزارت جهاد کشاورزی با اعمال سیاست افزایش دو برابری نرخ خرید تضمینی گندم، گام مهمی برای جلوگیری از ایجاد قاچاق این محصول راهبردی در کشور برداشته است. تعیین مبلغ 11 هزار و 500 تومانی برای خرید تضمینی هر کیلوگرم از گندم موجب بالا رفتن انگیزه و رغبت گندمکاران شده و تمایل آنان را برای تولید بیشتر در داخل افزایش داده است.سهراب سهرابی سرپرست مجری طرح گندم به تازگی خبر از آمادگی بیش از 1100 مرکز برای تحویل گندم کشاورزان داده و گفته است: «تاکنون 50 هزار تن گندم، خرید تضمینی شده وعملیات برداشت در استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان، بوشهر، هرمزگان و جنوب کرمان آغاز شده است.»
به گفته سهرابی در حالی که دولت نرخ خرید تضمینی را افزایش داده است، کشاورزان بلافاصله پس از تحویل گندم، وجه طلبشان را دریافت میکنند و نگرانی در مورد تأمین نقدینگی در کشور وجود ندارد.
دولت با تأمین منابع لازم برای خرید گندم، مشکل عدم پرداخت به کشاورزان را در زمان مشخص رفع کرده است تا کشاورز مجبور نباشد برای پرداخت هزینههای خود، گندم را زیر نرخ بازار به دلالها بفروشد؛ اقدامی که متأسفانه در سالهای گذشته بارها تکرار شده است.بالا بردن دو برابری نرخ خرید تضمینی و سریعالوصول بودن دریافت وجه فروش برای کشاورز دو اهرم مهم و پیش برنده برای دولت سیزدهم است تا به این واسطه جلوی افزایش قاچاق به کشورهای همسایه گرفته شود. متأسفانه طی سال های گذشته به دلایلی از جمله پایین بودن قیمت گندم نسبت به قیمتهای جهانی در داخل، بر قاچاق گندم از کشور دامن زده شد و این نگرانی را ایجاد کرد که در صورت ادامه وضعیت، تأمین این کالای استراتژیک در داخل کشور به خطر بیفتد،اگر چه آمار دقیقی از قاچاق گندم از کشور وجود ندارد، اما چون نرخ آن در خارج از مرزها سودآوری بیشتری برای قاچاقچیان به همراه دارد، افزایش مناسب برای خرید تضمینی گندم، مسألهای ضروری و الزامی است.دولت امسال در اقدامی هوشمندانه با تعیین نرخ 11 هزار و 500 تومانی برای خرید تضمینی گندم، باعث شده دلالان نتوانند بالاتر از این نرخ، به کشاورزان پیشنهاد خرید بدهند. انتظار میرود باتوجه به تدابیر اندیشیده شده، نگرانی در زمینه سرازیر شدن گندمها به انبارهای دلالها و واسطهگران به حداقل برسد.اگرچه وزارت جهاد قیمت خرید را افزایش داده اما هنوز این رقم پایینتر از قیمتهای جهانی است چون قیمت هر تن گندم در بازار جهانی 550 دلار است و با دلار آزاد هر کیلو آن برای کشور بیش از 14 هزار تومان تمام میشود.
اهمیت استراتژیک گندم
گندم یکی از محصولات غذایی اساسی هر کشور است که تولید و خرید تضمینی این محصول بهدلیل جایگاه ویژه در سبد غذایی خانوار، از اهمیت زیادی برای دولتها برخوردار است. گندم راهبردیترین محصول اساسی در جهان برای تأمین امنیت غذایی به حساب میآید و به همین دلیل تلاش ویژهای در کشورها بعد از درگیری نظامی روسیه و اوکراین برای کشت این محصول ایجاد شده است.
کشورها هم در زمینه افزایش کشت و تولید فعالیت میکنند و هم بهدنبال دپوی گندم در انبارهای خود هستند. در چنین شرایطی اگر گندم کشور ما به کشورهای همسایه قاچاق شود، میتواند امنیت غذایی کشور را به مخاطره بیندازد. علیرضا شاهمیرزایی معاون وزیر صمت به تازگی قاچاق گندم یارانهای از کشور را تأیید کرده و با اظهار تأسف از اینکه بخشی از گندم یارانهای به سفره مردم نمیرسد، گفته است: «گندم یارانهای از طریق قاچاق یا روشهای مختلف از سبد غذایی خانوار خارج میشود و منافع آن به جیب عدهای در داخل و خارج میرود.»
سهم بالای قاچاق گندم به عراق و افغانستان
عراق و افغانستان دو کشور همسایه ایران هستند که بهدلیل شرایط حاصل از جنگهای داخلی، نیاز قابل توجهی به واردات برای تأمین غذای خود دارند و در این میان، تفاوت قابل توجه نرخ ارز آزاد و دولتی در کنار تعیین نادرست قیمت خرید تضمینی در سالهای قبل، زمینه ورود دلالان به این بازار را فراهم کرد و محصول راهبردی کشور را به کشورهای همسایه سوق داده است.
قیمت گندم در عراق و افغانستان با نرخ ارز 4200 تومانی حدود ۸ هزار تومان است که تقریباً دو برابر قیمتی است که دولت برای خرید تضمینی گندم در سال قبل اعلام کرده بود. بنابراین بیسبب نیست که دلالان از قاچاق گندم از کشور استقبال میکنند.
اخباری که سال 1400 از مناطق جنوبی کشور منتشر شده بود حاکی از این مسأله است که خریداران عراقی در خوزستان، گندم را تا قیمت ۱۰ هزار تومان هم از کشاورزان و دلالان خریداری کردهاند و حتی مسائل مربوط به جابه جایی و حمل آن را نیز به عهده گرفتهاند. این شرایط حاکی از پرسود بودن خرید گندم از کشور برای خریداران عراقی و خالی شدن ذخایر استراتژیک کشور و جبر دولت به واردات گندم است.
قاچاق گندم با توجه به شرایط اقتصادی کشور و جهان باید جدی گرفته شود، بویژه آنکه نرخ گندم یا آرد در همسایگان ایران، دو تا سه برابر قیمت آن در ایران است و جذابیتهای شدیدی برای خارج کردن این کالا ایجاد میکند.
حمایت دولت از گندمکاران کشت قراردادی و دیم
دولت علاوهبر اینکه نرخ خرید تضمینی 11 هزار و 500 تومانی را برای گندم درنظر گرفته است، با اتخاذ سیاستهای حمایتی دیگر سعی در حمایت بیشتر از گندمکاران کرده است. در همین راستا جهاد کشاورزی در کشت قراردادی بخشی از بیمه محصول را پرداخت میکند.
برای سال زراعی 1402- 1401، کشت قراردادی 2 میلیون هکتار از گندم در اراضی آبی در دستور کار معاونت امور زراعت قرار گرفته است و قرار است در این بستر، نهادهها شامل بذرهای اصلاح شده، سموم مورد نیاز برای دفع آفات و کودهای فسفاته و پتاسه در قبال مستندات و ضمانتهای لازم در اختیار گندمکاران قرار گیرد و پس از برداشت و تحویل محصول، هزینه نهادهها از مبلغ خرید، کسر شود.جهاد کشاورزی خدمات ویژهای را هم برای دیم کاران درنظر گرفته است که میتوان به بهینه کردن تولید، افزایش بهرهوری و افزایش عملکرد در واحد سطح اشاره کرد. در قالب این طرح نهادههای مورد نیاز کشاورزان تأمین میشود و دغدغهای برای تولید وجود نخواهد داشت و اگر در مسیر کشت، سرمازدگی یا خشکسالی اتفاق بیفتد، بیمه حمایتهای لازم را انجام خواهد داد.
پایداری تولید با پیشگیری از قاچاق گندم
چشمانداز برداشت گندم در سال زراعی جاری نزدیک به 9 میلیون تن گندم در کشور است که قرار است حدود 5 میلیون تن آن توسط دولت خریداری شود. خرید منصفانه و پرداخت فوری هزینه گندم به کشاورزان یکی از بهترین راههای پیشگیری از قاچاق گندم، حذف دلالان و سودجویان خواهد بود. قاچاق گندم تا پیش از این باعث بروز مشکل شده و سرمایه غذایی را از کشور خارج کرده بدون آنکه هیچ منافعی برای کشور در پی داشته باشد.فاصله قیمتی میان خرید تضمینی گندم و نرخ پیشنهادی برای قاچاق محصول، پایداری تولید با کاهش سرمایهگذاری را از بین میبرد و در نهایت دولت مجبور به دریافت هر نوع محصول بیکیفیت خواهد شد. نگرانی دیگر در موضوع گندم، قرار گرفتن بخشی از گندم تولیدی به جای خوراک دام و طیور است، در صورتی که نهادههای دامی به میزان کافی و با قیمت مصوب در اختیار دامداران و مرغداران قرار نگیرد.در پایان بار دیگر باید بر ضرورت اتخاذ سیاستهای حمایتی از کشاورزان تأکید کرد، زیرا این روش هم در جلوگیری از سوءاستفاده دلالان از خروج محصول کشاورز مؤثر خواهد بود و هم برآیند این اقدام میتواند بتدریج در رسیدن به خودکفایی در تولید گندم در کشور اثرگذار شود و زمینه صادرات قانونی گندم را فراهم کند.
خبرنگار
وزارت جهاد کشاورزی با اعمال سیاست افزایش دو برابری نرخ خرید تضمینی گندم، گام مهمی برای جلوگیری از ایجاد قاچاق این محصول راهبردی در کشور برداشته است. تعیین مبلغ 11 هزار و 500 تومانی برای خرید تضمینی هر کیلوگرم از گندم موجب بالا رفتن انگیزه و رغبت گندمکاران شده و تمایل آنان را برای تولید بیشتر در داخل افزایش داده است.سهراب سهرابی سرپرست مجری طرح گندم به تازگی خبر از آمادگی بیش از 1100 مرکز برای تحویل گندم کشاورزان داده و گفته است: «تاکنون 50 هزار تن گندم، خرید تضمینی شده وعملیات برداشت در استانهای خوزستان، سیستان و بلوچستان، بوشهر، هرمزگان و جنوب کرمان آغاز شده است.»
به گفته سهرابی در حالی که دولت نرخ خرید تضمینی را افزایش داده است، کشاورزان بلافاصله پس از تحویل گندم، وجه طلبشان را دریافت میکنند و نگرانی در مورد تأمین نقدینگی در کشور وجود ندارد.
دولت با تأمین منابع لازم برای خرید گندم، مشکل عدم پرداخت به کشاورزان را در زمان مشخص رفع کرده است تا کشاورز مجبور نباشد برای پرداخت هزینههای خود، گندم را زیر نرخ بازار به دلالها بفروشد؛ اقدامی که متأسفانه در سالهای گذشته بارها تکرار شده است.بالا بردن دو برابری نرخ خرید تضمینی و سریعالوصول بودن دریافت وجه فروش برای کشاورز دو اهرم مهم و پیش برنده برای دولت سیزدهم است تا به این واسطه جلوی افزایش قاچاق به کشورهای همسایه گرفته شود. متأسفانه طی سال های گذشته به دلایلی از جمله پایین بودن قیمت گندم نسبت به قیمتهای جهانی در داخل، بر قاچاق گندم از کشور دامن زده شد و این نگرانی را ایجاد کرد که در صورت ادامه وضعیت، تأمین این کالای استراتژیک در داخل کشور به خطر بیفتد،اگر چه آمار دقیقی از قاچاق گندم از کشور وجود ندارد، اما چون نرخ آن در خارج از مرزها سودآوری بیشتری برای قاچاقچیان به همراه دارد، افزایش مناسب برای خرید تضمینی گندم، مسألهای ضروری و الزامی است.دولت امسال در اقدامی هوشمندانه با تعیین نرخ 11 هزار و 500 تومانی برای خرید تضمینی گندم، باعث شده دلالان نتوانند بالاتر از این نرخ، به کشاورزان پیشنهاد خرید بدهند. انتظار میرود باتوجه به تدابیر اندیشیده شده، نگرانی در زمینه سرازیر شدن گندمها به انبارهای دلالها و واسطهگران به حداقل برسد.اگرچه وزارت جهاد قیمت خرید را افزایش داده اما هنوز این رقم پایینتر از قیمتهای جهانی است چون قیمت هر تن گندم در بازار جهانی 550 دلار است و با دلار آزاد هر کیلو آن برای کشور بیش از 14 هزار تومان تمام میشود.
اهمیت استراتژیک گندم
گندم یکی از محصولات غذایی اساسی هر کشور است که تولید و خرید تضمینی این محصول بهدلیل جایگاه ویژه در سبد غذایی خانوار، از اهمیت زیادی برای دولتها برخوردار است. گندم راهبردیترین محصول اساسی در جهان برای تأمین امنیت غذایی به حساب میآید و به همین دلیل تلاش ویژهای در کشورها بعد از درگیری نظامی روسیه و اوکراین برای کشت این محصول ایجاد شده است.
کشورها هم در زمینه افزایش کشت و تولید فعالیت میکنند و هم بهدنبال دپوی گندم در انبارهای خود هستند. در چنین شرایطی اگر گندم کشور ما به کشورهای همسایه قاچاق شود، میتواند امنیت غذایی کشور را به مخاطره بیندازد. علیرضا شاهمیرزایی معاون وزیر صمت به تازگی قاچاق گندم یارانهای از کشور را تأیید کرده و با اظهار تأسف از اینکه بخشی از گندم یارانهای به سفره مردم نمیرسد، گفته است: «گندم یارانهای از طریق قاچاق یا روشهای مختلف از سبد غذایی خانوار خارج میشود و منافع آن به جیب عدهای در داخل و خارج میرود.»
سهم بالای قاچاق گندم به عراق و افغانستان
عراق و افغانستان دو کشور همسایه ایران هستند که بهدلیل شرایط حاصل از جنگهای داخلی، نیاز قابل توجهی به واردات برای تأمین غذای خود دارند و در این میان، تفاوت قابل توجه نرخ ارز آزاد و دولتی در کنار تعیین نادرست قیمت خرید تضمینی در سالهای قبل، زمینه ورود دلالان به این بازار را فراهم کرد و محصول راهبردی کشور را به کشورهای همسایه سوق داده است.
قیمت گندم در عراق و افغانستان با نرخ ارز 4200 تومانی حدود ۸ هزار تومان است که تقریباً دو برابر قیمتی است که دولت برای خرید تضمینی گندم در سال قبل اعلام کرده بود. بنابراین بیسبب نیست که دلالان از قاچاق گندم از کشور استقبال میکنند.
اخباری که سال 1400 از مناطق جنوبی کشور منتشر شده بود حاکی از این مسأله است که خریداران عراقی در خوزستان، گندم را تا قیمت ۱۰ هزار تومان هم از کشاورزان و دلالان خریداری کردهاند و حتی مسائل مربوط به جابه جایی و حمل آن را نیز به عهده گرفتهاند. این شرایط حاکی از پرسود بودن خرید گندم از کشور برای خریداران عراقی و خالی شدن ذخایر استراتژیک کشور و جبر دولت به واردات گندم است.
قاچاق گندم با توجه به شرایط اقتصادی کشور و جهان باید جدی گرفته شود، بویژه آنکه نرخ گندم یا آرد در همسایگان ایران، دو تا سه برابر قیمت آن در ایران است و جذابیتهای شدیدی برای خارج کردن این کالا ایجاد میکند.
حمایت دولت از گندمکاران کشت قراردادی و دیم
دولت علاوهبر اینکه نرخ خرید تضمینی 11 هزار و 500 تومانی را برای گندم درنظر گرفته است، با اتخاذ سیاستهای حمایتی دیگر سعی در حمایت بیشتر از گندمکاران کرده است. در همین راستا جهاد کشاورزی در کشت قراردادی بخشی از بیمه محصول را پرداخت میکند.
برای سال زراعی 1402- 1401، کشت قراردادی 2 میلیون هکتار از گندم در اراضی آبی در دستور کار معاونت امور زراعت قرار گرفته است و قرار است در این بستر، نهادهها شامل بذرهای اصلاح شده، سموم مورد نیاز برای دفع آفات و کودهای فسفاته و پتاسه در قبال مستندات و ضمانتهای لازم در اختیار گندمکاران قرار گیرد و پس از برداشت و تحویل محصول، هزینه نهادهها از مبلغ خرید، کسر شود.جهاد کشاورزی خدمات ویژهای را هم برای دیم کاران درنظر گرفته است که میتوان به بهینه کردن تولید، افزایش بهرهوری و افزایش عملکرد در واحد سطح اشاره کرد. در قالب این طرح نهادههای مورد نیاز کشاورزان تأمین میشود و دغدغهای برای تولید وجود نخواهد داشت و اگر در مسیر کشت، سرمازدگی یا خشکسالی اتفاق بیفتد، بیمه حمایتهای لازم را انجام خواهد داد.
پایداری تولید با پیشگیری از قاچاق گندم
چشمانداز برداشت گندم در سال زراعی جاری نزدیک به 9 میلیون تن گندم در کشور است که قرار است حدود 5 میلیون تن آن توسط دولت خریداری شود. خرید منصفانه و پرداخت فوری هزینه گندم به کشاورزان یکی از بهترین راههای پیشگیری از قاچاق گندم، حذف دلالان و سودجویان خواهد بود. قاچاق گندم تا پیش از این باعث بروز مشکل شده و سرمایه غذایی را از کشور خارج کرده بدون آنکه هیچ منافعی برای کشور در پی داشته باشد.فاصله قیمتی میان خرید تضمینی گندم و نرخ پیشنهادی برای قاچاق محصول، پایداری تولید با کاهش سرمایهگذاری را از بین میبرد و در نهایت دولت مجبور به دریافت هر نوع محصول بیکیفیت خواهد شد. نگرانی دیگر در موضوع گندم، قرار گرفتن بخشی از گندم تولیدی به جای خوراک دام و طیور است، در صورتی که نهادههای دامی به میزان کافی و با قیمت مصوب در اختیار دامداران و مرغداران قرار نگیرد.در پایان بار دیگر باید بر ضرورت اتخاذ سیاستهای حمایتی از کشاورزان تأکید کرد، زیرا این روش هم در جلوگیری از سوءاستفاده دلالان از خروج محصول کشاورز مؤثر خواهد بود و هم برآیند این اقدام میتواند بتدریج در رسیدن به خودکفایی در تولید گندم در کشور اثرگذار شود و زمینه صادرات قانونی گندم را فراهم کند.
علی باقری در تبیین جهت گیری صحیح دیپلماسی کشور تشریح کرد
همافزایی سیاست خارجی و سیاست دفاعی
معاون سیاسی وزارت امور خارجه با اشاره به تلاش برخی برای معرفی مقاومت به عنوان یک جریان ضدنظم و یا مروج بینظمی گفت: در عمل ثابت شده که مقاومت یک دکترین جامع برای «اداره کارآمد جامعه» و «تعالی انسان آزاد» و ...
گروه سیاسی/ علی باقری کنی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه دیروز و در آستانه روز ارتش، در جمع فرماندهان و مسئولان سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر اینکه سیاست خارجی و سیاست دفاعی همافزا و مکمل یکدیگرند، خبر داد: ترفند دشمن در ایجاد شکاف میان سیاست خارجی و سیاست دفاعی را با مقاومت برگرفته از درایت و هوشمندی رهبری ناکام گذاشتیم. معاون سیاسی وزارت امور خارجه با اشاره به اینکه مقاومت صرفاً یک سازوکار دفاعی در برابر تهاجم متجاوزان به تمامیت ارضی کشورها و نقض استقلال آنها نیست، اظهار داشت: نظم برآمده از گفتمان مقاومت، ثباتساز، امنیتآفرین، پایدار، فراگیر و پویا است و امنیت پایدار منطقهای در گرو نفی صریح، شفاف و بی قید و شرط تجاوز و اشغالگری است.
باقری کنی در ادامه افزود: اگر قدرتهای غربی تروریستهای خونخوار را با «منطق سلاح» به جنگ فرهنگ و تمدن بشری گسیل کردند و القاعده و داعش را به جان ملتهای منطقه انداختند، مقاومت با «سلاح منطق» و گام برداشتن در مسیر هویتیابی انسانها و تمدنسازی ملتها، برتری خود را برای تحقق «پیشرفت در سایه امنیت» در عمل به اثبات رساند.
معاون سیاسی وزارت امور خارجه با اشاره به تلاش برخی برای معرفی مقاومت به عنوان یک جریان ضدنظم و یا مروج بینظمی گفت: در عمل ثابت شده که مقاومت یک دکترین جامع برای «اداره کارآمد جامعه» و «تعالی انسان آزاد» و «هویت بخشی به ملتهای مستقل» است.
معاون وزیر امورخارجه در ادامه افزود: در دوران جنگ تحمیلی نیز برخی قدرتها تلاش داشتند تا ایران را عامل تنش و بینظمی معرفی کرده و صدام را محور ثبات و آرامش جا بزنند، اما تاریخ ثابت کرد که تجاوز و اشغالگری، نظم و ثبات و آرامش به ارمغان نخواهد آورد، لذا امروز هم ما بر این باوریم که سرشت تجاوزگری و اشغالگری صهیونیستها، نه تنها ثباتزدا و تنشآفرین است، بلکه تنشزایی و بینظمی از ارکان طبیعت و ماهیت صهیونیستها است.
باقری کنی با تأکید بر اینکه تعامل برخی دولتهای منطقه با رژیم صهیونیستی مانند پناه بردن به لانه مخوف گرگ برای رهایی از باران رحمت بهاری است، تصریح کرد: هیچگاه نصیحت حضرت امام خمینی به سران برخی دولتهای منطقه در جریان جنگ تحمیلی را از یاد نمیبریم که آنها را از حمایت از صدام برحذر داشتند و فرمودند اگر صدام فرصت پیدا کند به سراغ شما هم خواهد آمد و دیدیم که صدام پس از ناکامی از تقابل با ایران، با آنها چه کرد. به همین جهت دوستی با صهیونیستها نیز دقیقاً همین سرنوشت را به دنبال خواهد داشت.
پایانی بر دوگانه غلط میدان و دیپلماسی
این سخنان علی باقری در حالی است که واژههای «میدان» و «دیپلماسی» در سالهای اخیر بارها به عنوان واژههایی با اهداف متعارض و متناقض شنیده و به کار گرفته شده است.
دولتمردان سابق کشورمان قبلاً خود از جمله کسانی بودند که در آتش این دوگانه ساختگی میدمیدند. به عنوان نمونه رئیس جمهور وقت نشان دادن شهرهای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و آزمایش موشک های جدید را اقدامی ضدمذاکره تلقی میکرد و وزیر امور خارجه نیز در صوت افشا شده خود حتی از پرواز هواپیمای تهران به سمت دمشق ابراز گلایه کرده بود و آن را به مثابه سیطره میدان بر دیپلماسی معرفی کرده بود. این درحالی است که بارها مطرح شده که جمهوری اسلامی ایران تنها برای رفع شر دشمن مذاکرات هستهای و رفع تحریم را پیگیری کرده است و اساساً با هرگونه مذاکره بر سر مؤلفههای قدرت منطقهای و دفاعی خود حاضر به گفتوگو نخواهد بود. این اصل منطقی به آن دلیل است که هیچ کشوری بر سر مؤلفههای حیاتی و امنیتساز خود گفت وگو نخواهد کرد، چرا که هیچ انسان عاقلی برای پذیرش چگونگی کشته شدن توسط دیگری مذاکره نمیکند. ایران از این قاعده مستثنی نیست و نسبت به عمق استراتژیک خود و همچنین توانایی دفاعیاش با حساسیت ویژه رفتار میکند. چه آنکه ایران در دوران جنگ تحمیلی به وضوح تجربه کرده است که چگونه قدرتهای جهانی با محاصره کشورمان و درعین حال کمک همه جانبه به رژیم بعث شرایط را برای مردم وجمهوری تازه تأسیس اسلامیشان سخت دشوار کرده بودند.
حال آنکه دوگانه سازی از قدرت میدان در مقابل قدرت دیپلماسی درحالی که هر دو از ابزارهای تأمین منافع ملی هستند از اساس اقدامی مخدوش و ضدامنیت ملی بود. باید به این مهم توجه داشت که تمام ابزار سیاست خارجی و حصول منافع ملی در مذاکره خلاصه نمیشود. تواناییهای اقتصادی، دفاعی، امنیتی، سیاستهای منطقه و... همگی در عرصه روابط بین الملل از مؤلفههای سیاست خارجی هستند. گفتوگو و قدرت چانهزنی نیز زمانی برای کشور ارزشمند محسوب میشود که به تقویت مؤلفههای قدرت و تأمین منافع کشور کمک کند و در غیر این صورت هیچ ارزش ذاتی نخواهند داشت.
سخنان مذاکره کننده ارشد کشورمان در خصوص همافزایی سیاستهای دفاعی و سیاست خارجی کشور در حالی است که تجربه دولت گذشته نیز اثبات کرده است، منافع کشور نه با کنایه و به سخره گرفتن میدان تأمین میگردد و نه با تقدس سازی از زمین مذاکره و ایجاد قهرمانهای ساختگی و عناوین خودساختهای مانند سردار دیپلماسی. بلکه تأمین منافع در گرو فهم جامع از همه ابعاد قدرت خواهد بود. مذاکره زمانی میتواند تأمین کننده منافع کشور باشد که قدرت میدان را به عنوان پشتوانه خود تلقی کند چراکه توهم رقابت با میدان توسط دیپلماتها موضوعی است که منجر به خسارت زدن به کشور خواهد شد.
بازگشت دیپلماسی روی ریل اصلی
در ماههای گذشته و با حاکم شدن گفتمان دولت جدید مقامات کشورمان به خوبی توانستهاند به هم افزایی مؤلفه های قدرت بپردازند. همچنین آگاه بودن دیپلماتهای کشورمان به قدرت قابل تقدیر نیروهای نظامی باعث شده است که دیگر سخنی همچون این جمله سراسر غلط که «امریکا میتواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد» در کار نباشد.
برگزاری رزمایش کمنظیر پیامبراعظم 17 در میانه مذاکرات وین حاوی این پیام راهبردی بود که جمهوری اسلامی ایران از ظرفیتهای تولید قدرت ملی در «میدان» و «دیپلماسی» به صورت همزمان برای پیشبرد اهداف کشور استفاده خواهد کرد. دشمنان ایران تلاش داشتند تا با ایجاد کردن فضای رعب و وحشت و ایجاد شبح تهدید نسبت به سایتهای هستهای کشورمان تیم مذاکره کننده و مسئولان مختلف را در دوگانه جنگ و یا پذیرش یک توافق ضعیف قرار دهند. این فضاسازی با هوشیاری نیروی های میادین نظامی، دیپلماتیک و سیاسی کشورمان ناکام ماند. نیروهای سپاه پاسداران به صراحت اعلام کردند در صورتی که تهدید مراکز هستهای و نظامی ایران از سوی رژیم صهیونیستی جنبه عملی به خود بگیرد، نیروهای مسلح بدون درنگ، تمامی مراکز، پایگاهها، مسیر و فضای استفاده شده برای عبور و مبدأ تجاوز را براساس طرحهای عملیاتی تمرین شده مورد حمله کوبنده قرار خواهند داد. شبیه سازی حمله به تأسیسات هستهای دشمن به صراحت دست دیپلماتهای ایرانی را پر کرد تا با پشتوانه قدرت دفاعی و نظامی کشورمان و با خنثی سازی بلوفهای دشمنان، مذاکرات را با عزت و اقتدار طی مسیر کنند. همچنین جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که بدون گره زدن معادلات منطقه به برجام، در وادی مصلحت اندیشی کاذب نیفتاده و اگر تهدیدهایی همچون مقر جاسوسی موساد در اربیل کشورمان را مطرح باشد با قوت به آن پاسخ خواهد داد. این مهم در شرایطی قابل تحقق شده است که دستگاه های مختلف کشور به این باور مستحکم اعتقاد دارند که قدرت بازدارندگی، دفاعی و تهاجمی پشتوانهای قابل اتکا در تأمین منافع کشورمان است.
باقری کنی در ادامه افزود: اگر قدرتهای غربی تروریستهای خونخوار را با «منطق سلاح» به جنگ فرهنگ و تمدن بشری گسیل کردند و القاعده و داعش را به جان ملتهای منطقه انداختند، مقاومت با «سلاح منطق» و گام برداشتن در مسیر هویتیابی انسانها و تمدنسازی ملتها، برتری خود را برای تحقق «پیشرفت در سایه امنیت» در عمل به اثبات رساند.
معاون سیاسی وزارت امور خارجه با اشاره به تلاش برخی برای معرفی مقاومت به عنوان یک جریان ضدنظم و یا مروج بینظمی گفت: در عمل ثابت شده که مقاومت یک دکترین جامع برای «اداره کارآمد جامعه» و «تعالی انسان آزاد» و «هویت بخشی به ملتهای مستقل» است.
معاون وزیر امورخارجه در ادامه افزود: در دوران جنگ تحمیلی نیز برخی قدرتها تلاش داشتند تا ایران را عامل تنش و بینظمی معرفی کرده و صدام را محور ثبات و آرامش جا بزنند، اما تاریخ ثابت کرد که تجاوز و اشغالگری، نظم و ثبات و آرامش به ارمغان نخواهد آورد، لذا امروز هم ما بر این باوریم که سرشت تجاوزگری و اشغالگری صهیونیستها، نه تنها ثباتزدا و تنشآفرین است، بلکه تنشزایی و بینظمی از ارکان طبیعت و ماهیت صهیونیستها است.
باقری کنی با تأکید بر اینکه تعامل برخی دولتهای منطقه با رژیم صهیونیستی مانند پناه بردن به لانه مخوف گرگ برای رهایی از باران رحمت بهاری است، تصریح کرد: هیچگاه نصیحت حضرت امام خمینی به سران برخی دولتهای منطقه در جریان جنگ تحمیلی را از یاد نمیبریم که آنها را از حمایت از صدام برحذر داشتند و فرمودند اگر صدام فرصت پیدا کند به سراغ شما هم خواهد آمد و دیدیم که صدام پس از ناکامی از تقابل با ایران، با آنها چه کرد. به همین جهت دوستی با صهیونیستها نیز دقیقاً همین سرنوشت را به دنبال خواهد داشت.
پایانی بر دوگانه غلط میدان و دیپلماسی
این سخنان علی باقری در حالی است که واژههای «میدان» و «دیپلماسی» در سالهای اخیر بارها به عنوان واژههایی با اهداف متعارض و متناقض شنیده و به کار گرفته شده است.
دولتمردان سابق کشورمان قبلاً خود از جمله کسانی بودند که در آتش این دوگانه ساختگی میدمیدند. به عنوان نمونه رئیس جمهور وقت نشان دادن شهرهای موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و آزمایش موشک های جدید را اقدامی ضدمذاکره تلقی میکرد و وزیر امور خارجه نیز در صوت افشا شده خود حتی از پرواز هواپیمای تهران به سمت دمشق ابراز گلایه کرده بود و آن را به مثابه سیطره میدان بر دیپلماسی معرفی کرده بود. این درحالی است که بارها مطرح شده که جمهوری اسلامی ایران تنها برای رفع شر دشمن مذاکرات هستهای و رفع تحریم را پیگیری کرده است و اساساً با هرگونه مذاکره بر سر مؤلفههای قدرت منطقهای و دفاعی خود حاضر به گفتوگو نخواهد بود. این اصل منطقی به آن دلیل است که هیچ کشوری بر سر مؤلفههای حیاتی و امنیتساز خود گفت وگو نخواهد کرد، چرا که هیچ انسان عاقلی برای پذیرش چگونگی کشته شدن توسط دیگری مذاکره نمیکند. ایران از این قاعده مستثنی نیست و نسبت به عمق استراتژیک خود و همچنین توانایی دفاعیاش با حساسیت ویژه رفتار میکند. چه آنکه ایران در دوران جنگ تحمیلی به وضوح تجربه کرده است که چگونه قدرتهای جهانی با محاصره کشورمان و درعین حال کمک همه جانبه به رژیم بعث شرایط را برای مردم وجمهوری تازه تأسیس اسلامیشان سخت دشوار کرده بودند.
حال آنکه دوگانه سازی از قدرت میدان در مقابل قدرت دیپلماسی درحالی که هر دو از ابزارهای تأمین منافع ملی هستند از اساس اقدامی مخدوش و ضدامنیت ملی بود. باید به این مهم توجه داشت که تمام ابزار سیاست خارجی و حصول منافع ملی در مذاکره خلاصه نمیشود. تواناییهای اقتصادی، دفاعی، امنیتی، سیاستهای منطقه و... همگی در عرصه روابط بین الملل از مؤلفههای سیاست خارجی هستند. گفتوگو و قدرت چانهزنی نیز زمانی برای کشور ارزشمند محسوب میشود که به تقویت مؤلفههای قدرت و تأمین منافع کشور کمک کند و در غیر این صورت هیچ ارزش ذاتی نخواهند داشت.
سخنان مذاکره کننده ارشد کشورمان در خصوص همافزایی سیاستهای دفاعی و سیاست خارجی کشور در حالی است که تجربه دولت گذشته نیز اثبات کرده است، منافع کشور نه با کنایه و به سخره گرفتن میدان تأمین میگردد و نه با تقدس سازی از زمین مذاکره و ایجاد قهرمانهای ساختگی و عناوین خودساختهای مانند سردار دیپلماسی. بلکه تأمین منافع در گرو فهم جامع از همه ابعاد قدرت خواهد بود. مذاکره زمانی میتواند تأمین کننده منافع کشور باشد که قدرت میدان را به عنوان پشتوانه خود تلقی کند چراکه توهم رقابت با میدان توسط دیپلماتها موضوعی است که منجر به خسارت زدن به کشور خواهد شد.
بازگشت دیپلماسی روی ریل اصلی
در ماههای گذشته و با حاکم شدن گفتمان دولت جدید مقامات کشورمان به خوبی توانستهاند به هم افزایی مؤلفه های قدرت بپردازند. همچنین آگاه بودن دیپلماتهای کشورمان به قدرت قابل تقدیر نیروهای نظامی باعث شده است که دیگر سخنی همچون این جمله سراسر غلط که «امریکا میتواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد» در کار نباشد.
برگزاری رزمایش کمنظیر پیامبراعظم 17 در میانه مذاکرات وین حاوی این پیام راهبردی بود که جمهوری اسلامی ایران از ظرفیتهای تولید قدرت ملی در «میدان» و «دیپلماسی» به صورت همزمان برای پیشبرد اهداف کشور استفاده خواهد کرد. دشمنان ایران تلاش داشتند تا با ایجاد کردن فضای رعب و وحشت و ایجاد شبح تهدید نسبت به سایتهای هستهای کشورمان تیم مذاکره کننده و مسئولان مختلف را در دوگانه جنگ و یا پذیرش یک توافق ضعیف قرار دهند. این فضاسازی با هوشیاری نیروی های میادین نظامی، دیپلماتیک و سیاسی کشورمان ناکام ماند. نیروهای سپاه پاسداران به صراحت اعلام کردند در صورتی که تهدید مراکز هستهای و نظامی ایران از سوی رژیم صهیونیستی جنبه عملی به خود بگیرد، نیروهای مسلح بدون درنگ، تمامی مراکز، پایگاهها، مسیر و فضای استفاده شده برای عبور و مبدأ تجاوز را براساس طرحهای عملیاتی تمرین شده مورد حمله کوبنده قرار خواهند داد. شبیه سازی حمله به تأسیسات هستهای دشمن به صراحت دست دیپلماتهای ایرانی را پر کرد تا با پشتوانه قدرت دفاعی و نظامی کشورمان و با خنثی سازی بلوفهای دشمنان، مذاکرات را با عزت و اقتدار طی مسیر کنند. همچنین جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که بدون گره زدن معادلات منطقه به برجام، در وادی مصلحت اندیشی کاذب نیفتاده و اگر تهدیدهایی همچون مقر جاسوسی موساد در اربیل کشورمان را مطرح باشد با قوت به آن پاسخ خواهد داد. این مهم در شرایطی قابل تحقق شده است که دستگاه های مختلف کشور به این باور مستحکم اعتقاد دارند که قدرت بازدارندگی، دفاعی و تهاجمی پشتوانهای قابل اتکا در تأمین منافع کشورمان است.
مهدی طارمی با هت تریک و پاس گل پاسخ سختی به منتقدانش داد
هیس! شعبدهبازها گل میزنند
طارمی با هتتریک برابر پورتیموننزه، آمار گلهای زده خود در این فصل را به عدد ۱۸ رساند تا در رده دوم جدول برترین گلزنان لیگ برتر پرتغال قرار بگیرد. ستاره ایرانی پورتو که با دادن یک پاس گل مقابل پورتیموننزه با...
گروه ورزشی/ گلزنیهای مهدی طارمی در لیگ برتر پرتغال و فوتبال اروپا با لباس پورتو، مدت زیادی است که به یک اتفاق عادی و روتین تبدیل شده است، اما درخشش او در بازی اخیر تیمش، موضوعی بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت. پورتو در حالی شنبه شب و در هفته سیام لیگ برتر پرتغال به مصاف پورتیموننزه رفت که روز پیش از آن باشگاه اسپورتینگ لیسبون، رقیب اصلی پورتو در صفحه رسمی خود گزارشی از متن یک نفر را بازنشر کرد که در خصوص طارمی نوشته شده بود: «او فیک است، او غیرواقعی است. هواداران پورتو خیلی او را دوست ندارند زیرا او مار افسونگر است. او عاشق تمارض و دایو زدن است.» اظهاراتی که با واکنش هواداران پورتو روبهرو شد و سایت دوس دراگوئس در مطلبی با عنوان «تو شاهزاده پارسی ما هستی» به حمایت از مهاجم ایرانی پورتو پرداخت، اما پس از این اتفاق خود طارمی با نمایش خیرهکنندهای که در بازی برابر پورتیموننزه ارائه داد، پاسخ سختی به منتقدانش داد. در این بازی که با نتیجه پر گل 7-0 به سود پورتو به پایان رسید، طارمی از ابتدا در ترکیب تیمش حضور داشت و 64 دقیقه بازی کرد. او موفق به ثبت هتتریک در دقایق 19، 34 و 47 شد (گل اول، سوم و پنجم تیمش) و یک پاس گل هم (گل دوم تیمش) در دقیقه 28 برای گروجیچ داد و دیگر گلهای پورتو را اوانیلسون در دقایق 40 و 60 و پهپه به ثمر رساندند. اما طارمی پس از گلزنی خود با دعوت کردن منتقدان بخصوص هواداران اسپورتینگ به سکوت و بوسیدن لوگوی پورتو، تعصب خود به تیمش را نشان داد تا خود را به عنوان ستارهای که با گلزنی دست به شعبده بازی میزند، به اثبات برساند. از سوی دیگر، پیام نیازمند که در این بازی در ترکیب اصلی پورتیموننزه حضور داشت، با دریافت 7 گل، شب تلخی را پشت سر گذاشت. پورتو با این برد 82 امتیازی شد و به صدرنشینی مقتدرانه خود در لیگ پرتغال ادامه داد و پورتیموننزه هم با 32 امتیاز در رده دوازدهم قرار دارد. گفتنی است سایت «گل پوینت» پرتغال در ارزیابی فنیاش از این دیدار به طارمی نمره 5/ 9 از 10 را داد تا مهاجم ملیپوش ایرانی بهترین بازیکن زمین انتخاب شود.
کنایه سفیر ایران به منتقدان طارمی
اما پس از انتشار مطلب توهینآمیز در سایت باشگاه اسپورتینگ درباره طارمی که در ادامه با گلزنی این بازیکن همراه بود، مرتضی دامنپاک، سفیر کشورمان در پرتغال در توئیتی به حمایت از ستاره ایرانی پورتو پرداخت و نوشت: « در پاسخ به توهین سایت باشگاه اسپورتینگ به طارمی و ایرانیان؛ شعبدهبازی مرد پارسی در سیرک اتفاق نمیافتد، بلکه به صورت «هتتریک» در مسابقه فوتبال است. این هنر یک «شاهزاده پارسی» است که با گلهای زیاد میآید!»
ستاره ایرانی روزهاش را با گل باز کرد
صفحه رسمی لیگ پرتغال در پستی زیبا به تمجید از ستاره کشورمان در ماه مبارک رمضان پرداخت و نوشت: «طارمی در روز ماه رمضان روزه میگیرد و در شب با گلزنی گرسنگیاش را رفع میکند. طارمی توقفناپذیر بود و توانست برای اژدهایان، هتتریک کند.»
طارمی در صدر بیشترین تأثیر روی گل در سال 2022
طارمی با هتتریک برابر پورتیموننزه، آمار گلهای زده خود در این فصل را به عدد ۱۸ رساند تا در رده دوم جدول برترین گلزنان لیگ برتر پرتغال قرار بگیرد. ستاره ایرانی پورتو که با دادن یک پاس گل مقابل پورتیموننزه با آمار ۱۲ پاس گل در رده سوم جدول برترین پاسورهای لیگ برتر پرتغال قرار گرفته، در دقیقه ۶۰ به زیبایی پشت مدافعان حریف توپگیری کرد که شوت پای چپ زمینی او به دور از دستان نیازمند به تیرک عمودی دروازه خورد و برگشت و در ریباند اوانیلسون توپ را در عرض زد تا هفتمین گل پورتو را به ثمر رساند. اما حالا و با این درخشش آمار جالبتری هم برای طارمی به ثبت رسیده است و او بازیکنی است که بیشترین تأثیر روی گل در سال 2022 را در 6 لیگ معتبر اروپایی به ثبت رسانده است. طارمی در 12 بازیاش در سال 2022، توانسته 19 گل و پاس گل را به ثبت برساند تا بالاتر از کیلیان امباپا ستاره پاریسنژرمن قرار بگیرد که در 11 بازی سال جاری میلادی 18 گل و پاس گل را به ثبت رسانده و کریستوفر انکونکو بازیکن لایپزیش هم با 12 بازی 18 گل و پاس گل داده است.
بـــــرش
هیس طارمی روی جلد روزنامههای پرتغالی
هتتریک طارمی که او با آن صدای منتقدانش را خاموش کرد، موضوعی بود که بسیار مورد توجه رسانههای پرتغالی قرار گرفت. نشریه observador در گزارشی با تیتر «طارمی و سقوط زیبا با هنر ساکت کردن» نوشت: «پائولو سرجیو، سرمربی پورتیموننزه سعی داشت پورتو را متوقف کند ولی کونسیسائو تیمی چید تا به بردی دیگر دست یابد و طارمی در این وسط فرصتی دید تا در هفته انتقادات، پاسخی بزرگ به آنها بدهد.» ستاره کشورمان پس از گل اول و دوم رو به دوربینها به منتقدان گفت که باید ساکت شوند و از انتقاد دست بکشند. این حرکت او به جلد روزنامههای معتبر پرتغالی بدل شد و همه از درخشش بینظیر طارمی در این مسابقه صحبت کردند. سایت اوجوگو همچنین به تمجید از طارمی پرداخت و نوشت: «طارمی 3 گل به ثمر رساند و به منتقدان و بدخواهانش دستور داد که ساکت شوند.»
کنایه سفیر ایران به منتقدان طارمی
اما پس از انتشار مطلب توهینآمیز در سایت باشگاه اسپورتینگ درباره طارمی که در ادامه با گلزنی این بازیکن همراه بود، مرتضی دامنپاک، سفیر کشورمان در پرتغال در توئیتی به حمایت از ستاره ایرانی پورتو پرداخت و نوشت: « در پاسخ به توهین سایت باشگاه اسپورتینگ به طارمی و ایرانیان؛ شعبدهبازی مرد پارسی در سیرک اتفاق نمیافتد، بلکه به صورت «هتتریک» در مسابقه فوتبال است. این هنر یک «شاهزاده پارسی» است که با گلهای زیاد میآید!»
ستاره ایرانی روزهاش را با گل باز کرد
صفحه رسمی لیگ پرتغال در پستی زیبا به تمجید از ستاره کشورمان در ماه مبارک رمضان پرداخت و نوشت: «طارمی در روز ماه رمضان روزه میگیرد و در شب با گلزنی گرسنگیاش را رفع میکند. طارمی توقفناپذیر بود و توانست برای اژدهایان، هتتریک کند.»
طارمی در صدر بیشترین تأثیر روی گل در سال 2022
طارمی با هتتریک برابر پورتیموننزه، آمار گلهای زده خود در این فصل را به عدد ۱۸ رساند تا در رده دوم جدول برترین گلزنان لیگ برتر پرتغال قرار بگیرد. ستاره ایرانی پورتو که با دادن یک پاس گل مقابل پورتیموننزه با آمار ۱۲ پاس گل در رده سوم جدول برترین پاسورهای لیگ برتر پرتغال قرار گرفته، در دقیقه ۶۰ به زیبایی پشت مدافعان حریف توپگیری کرد که شوت پای چپ زمینی او به دور از دستان نیازمند به تیرک عمودی دروازه خورد و برگشت و در ریباند اوانیلسون توپ را در عرض زد تا هفتمین گل پورتو را به ثمر رساند. اما حالا و با این درخشش آمار جالبتری هم برای طارمی به ثبت رسیده است و او بازیکنی است که بیشترین تأثیر روی گل در سال 2022 را در 6 لیگ معتبر اروپایی به ثبت رسانده است. طارمی در 12 بازیاش در سال 2022، توانسته 19 گل و پاس گل را به ثبت برساند تا بالاتر از کیلیان امباپا ستاره پاریسنژرمن قرار بگیرد که در 11 بازی سال جاری میلادی 18 گل و پاس گل را به ثبت رسانده و کریستوفر انکونکو بازیکن لایپزیش هم با 12 بازی 18 گل و پاس گل داده است.
بـــــرش
هیس طارمی روی جلد روزنامههای پرتغالی
هتتریک طارمی که او با آن صدای منتقدانش را خاموش کرد، موضوعی بود که بسیار مورد توجه رسانههای پرتغالی قرار گرفت. نشریه observador در گزارشی با تیتر «طارمی و سقوط زیبا با هنر ساکت کردن» نوشت: «پائولو سرجیو، سرمربی پورتیموننزه سعی داشت پورتو را متوقف کند ولی کونسیسائو تیمی چید تا به بردی دیگر دست یابد و طارمی در این وسط فرصتی دید تا در هفته انتقادات، پاسخی بزرگ به آنها بدهد.» ستاره کشورمان پس از گل اول و دوم رو به دوربینها به منتقدان گفت که باید ساکت شوند و از انتقاد دست بکشند. این حرکت او به جلد روزنامههای معتبر پرتغالی بدل شد و همه از درخشش بینظیر طارمی در این مسابقه صحبت کردند. سایت اوجوگو همچنین به تمجید از طارمی پرداخت و نوشت: «طارمی 3 گل به ثمر رساند و به منتقدان و بدخواهانش دستور داد که ساکت شوند.»
هومن حاجیعبداللهی درگفت وگو با «ایران» از تجربه بازی در سریال رمضانی شبکه یک گفته است:
شهرام سریال «خوشنام» کلیشه نیست
من گزیدهکار هستم و این مسأله به دو دلیل انتخاب خودم بوده است؛ اول آنکه ترجیح میدهم در یک کار حضور داشته باشم و هیچ گاه همزمان در 2 پروژه فعالیت نمیکنم. دومین دلیل هم این است که بین هر پروژه یک تا دو ماه به خود استراحت میدهم. همچنین مطلبی هم که در سؤال خود ذکر کردید هست، یعنی پیشنهاد برای حضور در آثار مختلف دارم اما چون سلیقهام مطابق با کار نیست، آن را انتخاب نمیکنم و بدین ترتیب هر پروژهای را نمیپذیرم...
هومن حاجیعبداللهی بازیگر نقش «شهرام» در سریال «خوشنام» معتقد است مردم باید «خوشنام» را خوب ببینند و برای خوب دیدن آن تنها کافی است دل به داستان بدهند و با شخصیت اول داستان همذاتپنداری کنند تا قصه خوبی بشنوند که حالشان را دگرگون کند.
با بررسی کارنامه کاری شما در حوزه بازیگری میتوان به این مسأله پی برد که فردی گزیدهکار هستید. این اتفاق انتخاب شما بوده است یا کارهای پیشنهادی کیفیت لازم را از نظر شما نداشتند که بخواهید در آنها حضور پیدا کنید؟
من گزیدهکار هستم و این مسأله به دو دلیل انتخاب خودم بوده است؛ اول آنکه ترجیح میدهم در یک کار حضور داشته باشم و هیچ گاه همزمان در 2 پروژه فعالیت نمیکنم. دومین دلیل هم این است که بین هر پروژه یک تا دو ماه به خود استراحت میدهم. همچنین مطلبی هم که در سؤال خود ذکر کردید هست، یعنی پیشنهاد برای حضور در آثار مختلف دارم اما چون سلیقهام مطابق با کار نیست، آن را انتخاب نمیکنم و بدین ترتیب هر پروژهای را نمیپذیرم.
شاید بتوان گفت تعداد کارهای طنزی که شما در آن حضور داشتید، بیشتر از سریالهایی با ژانرهای دیگر است. آیا این گزاره درست است؟ و چرا این اتفاق رخ داده است؟
بله. متأسفانه در ایران هر بازیگری که به عنوان بازیگر طنز و کمدی شناخته شود، بقیه فیلمسازان نیز برای همین ژانر به سراغش میروند و همین مسأله باعث کلیشهکاری میشود. دوستان نیز بیشتر به عنوان بازیگر طنز و کمدی برای کار به سراغ من میآیند اما علیرضا نجفزاده عزیز به واسطه آشناییمان با یکدیگر و شناختی که از هم داشتیم، این ریسک را کرد و به من نقشی جدی در سریال «خوشنام» پیشنهاد داد.
شما در «خوشنام» ثابت کردید بهخوبی از پس نقش جدی نیز برمیآیید. چقدر منتظر چنین پیشنهادی بودید؟ آیا پیش از «خوشنام» هم حضور در نقشهای اینچنین جدی به شما پیشنهاد شده بود؟
تا قبل از سریال «خوشنام» آنچنان حضوری در نقشهای جدی نداشتم اما به هر حال همیشه بازیگر به دنبال این است که در کارهایی با ژانرهای مختلف حضور داشته باشد و نقشهای متفاوت را زندگی کند از آنجا که من هم بیشتر در ژانر کمدی جا افتادهام، علاقهمند بودم خود را در ایفای نقشی جدی محک بزنم که خوشبختانه این اتفاق افتاد.
درباره ویژگیهای شهرام صیفی و چالشهای ایفای آن برایمان میگویید؟ مخاطب، نقشی متفاوتتر از آنچه تاکنون از شما دیده، در این سریال شاهد است که اتفاقاً مابهازای بیرونی هم کم ندارد. برای رسیدن به این نقش چه کارهایی انجام دادید؟
«شهرام صیفی»، کاراکتری که من آن را در سریال «خوشنام» ایفا میکنم مابهازای بیرونی دارد. بسیاری از افراد تاکنون این نقد را داشته و گفتهاند، «شهرام صیفی» بالاخره لات است یا نه. بله این شخصیت یک فرد لات و شرور است که نمونه آن در اطراف ما وجود دارد و حتی ممکن است در اقواممان نیز مشاهده کنیم اما نکته جالب توجه اینجا است که ما به سمت کلیشه شدن پیش نرفتیم یعنی از لباس مشکی و جذب برای پوشش این شخصیت و مدل حرف زدن خاص که اغراقآمیز باشد، استفاده نکردیم.
اینکه من چگونه به این نقش رسیدم باید بگویم که به هر حال بازیگران با آدمهایی که در طول زندگی با آنها برخورد میکنند، به دقت نگاه و به اصطلاح از آنها کپی در ذهن میگیرند تا زمانی که نقشهای مختلف به آنها پیشنهاد شد، از آن استفاده کنند شاید بتوان گفت من هم از این قاعده مستثنی نیستم ضمن اینکه اصالتاً بچه جنوب شهر هستم، افرادی مانند «شهرام صیفی» کم ندیدم و با حرکات و رفتار آنها آشنا بودم.
از سوی دیگر برای رسیدن به این نقش با علیرضا نجفزاده نیز صحبت میکردم تا به یک اتفاقی که «شهرام صیفی» بیشتر نقش، شخصیت و کاراکتر باشد و تیپ درنیاید، برسم. در حقیقت نمیخواستم نقشی که ایفا میکنم، ادای یک لات را دربیاورد بلکه به دنبال این مسأله بودم که در واقع نقش یک لات را ایفا کنم که داستان را پیش ببرد نه اینکه تنها یکسری کار از او بربیاید و در کلیشههای آنچنانی بماند.
شما علاوه بر بازیگری تجربه صداپیشگی و اجرا نیز داشتهاید پس بهخوبی میتوانید بداههپردازی کنید. چقدر در «خوشنام» از گزینه بداههپردازی استفاده کردید؟ آیا از بداههها پاسخ مثبت گرفتید؟
از بداهههایی که با هماهنگی استفاده کردم و البته زیاد هم نبود، پاسخ مثبت گرفتیم اما این گونه نبود که همه کار بداهه باشد به هر حال پروژه نویسنده داشت، خط اصلی داستان معلوم بود و من به عنوان بازیگر باید بر اساس خط مورد نظر جلو میرفتم و نباید از آن عدول میکردم چراکه وقتی مردم سریال را تماشا میکنند نباید با ازهم گسستگی مواجه شوند بلکه باید قصهای را دنبال کنند که اول، وسط و آخر آن مشخص باشد.
کاراکتری که شما ایفا کردید چقدر حاصل تلاش شما به عنوان بازیگر و چقدر برآمده از فیلمنامه نوشته شده و راهنماییهای کارگردان بود؟
در فیلمنامه، «شهرام صیفی» فردی لات است که نقش اول داستان را ایفا میکند. قطعاً برای این شخصیت دیالوگهایی هم نوشته شده بود اما من به عنوان بازیگر باید یکسری حرکات، اخلاق، رفتار، مدل نگاه کردن، لباس پوشیدن و... را در ذهن میپروراندم و مال خود میکردم. این اتفاقها دست به دست هم داد تا به آنچه در ذهن از این کاراکتر پرورانده بودم، برسم.
در مصاحبهای گفته بودید سریال «خوشنام» اثری اجتماعی با رگههایی از طنز است. میتوانم بپرسم چرا این باور غلط به وجود آمده است که هر سریالی که طنز دارد، کمدی است؟
شاید بتوان گفت چون این روزها گرفتاریهای مردم بویژه به لحاظ مالی زیاد است، بیشتر به دنبال خندیدن و تماشای آثار کمدی هستند پس زمانی که میگوییم اثری رگههای طنز دارد اما کار اجتماعی و جدی است شاید یک عده درک نکنند که آدمهای جدی هم در طول روز موقعیتهایی برایشان به وجود میآید که خندهدار است اما نمیتوانیم این اتفاق را به حساب این بگذاریم که یک فرد در کل کمدی، بامزه و طنز است بلکه یک انسان در یک موقعیت ممکن است کاری کند که خندهدار باشد و کسانی با او بخندند. این شائبه درباره «خوشنام» هم به وجود آمد یعنی مردم توقع اثری صرفاً طنز داشتند در حالی که داستان با فراز و فرودی همراه است که هم میخنداند و هم ممکن است مخاطب را به گریه وادارد.
«خوشنام» اولین همکاری شما با کارگردان اثر است. از این همکاری و نحوه تعامل با ایشان برایمان بگویید.
من با علیرضا نجفزاده قبل از آنکه کارگردان بشود، رفاقت داشتم و در مقامهای مختلفی که ایشان داشت از جمله دستیار یک و برنامهریز، مجری طرح، مدیر تولید و... کار کردهام. علیرضا در کارهای قبلی خود نیز از من دعوت کرد اما به دلیل تداخل کاری نتوانستم در خدمت ایشان باشم تا اینکه در نهایت پیشنهاد بازی در «خوشنام» را به دلیل حضور علیرضا نجفزاده در مقام کارگردان و علاقه به نقشی که به من پیشنهاد شده بود، قبول کردم.
باتوجه به اینکه مخاطب امروز با انواع رسانهها روبهرو است که تولید محتوا دارند و همچنین سختپسند بودن ایشان آیا «خوشنام» میتواند به یکی از سریالهای ماندگار تلویزیون تبدیل شود؟ به چه دلیل؟
مردم باید «خوشنام» را خوب ببینند و برای خوب دیدن آن تنها کافی است دل به داستان بدهند و با شخصیت اول داستان همذاتپنداری کنند تا قصه خوبی بشنوند که حالشان را دگرگون کند. «خوشنام» قرار نیست دائماً مخاطب را بخنداند بلکه حرفهای خوبی هم برای گفتن دارد. در حقیقت این سریال قصه آدمهایی را به تصویر کشیده است که بر اثر اشتباهاتی که از گذشته تا به حال کردهاند، خسارتهای زیادی را به اطرافیان خود زدهاند اما میتوانند متحول شوند و اتفاقات خوبی برایشان رخ بدهد. مخاطب در سریال این را میبیند که چگونه میتوانیم از کسانی که تا به الان به آنها خسارت زدیم، حلالیت بطلبیم و با دنیا و مردمش بیحساب شویم. این اتفاق بسیار خوبی است که «خوشنام» میتواند رقم بزند ضمن اینکه هر اثری که سرگرمکننده باشد و مخاطب را به خنده وادارد، جذاب است.
مادر این سریال زرق و برقی که در اکثر سریالهای امروزی شاهد هستیم، نمیبینیم و اثر به دنبال سردرگمی مخاطب و انجام کارهای عجیب و غریب نیست. در حقیقت کار با یک سادگی همراه است که باعث شده به دل مخاطب بنشیند. نظر شما درباره این مسأله چیست؟
از ابتدا سعی داشتیم کاری ساده تولید کنیم و در عین سادگی حرفمان را بزنیم و پیام را منتقل کنیم همچنین باید بگویم که قصه در خانواده و محلی اتفاق نمیافتد که زندگی پُرزرق و برق داشته باشند بلکه داستان در یک خانواده ساده و معمولی در جنوب شهر تهران روایت میشود و لوکیشنها با فضای قصه هماهنگ هستند همچنین آدمها نیز هم به رنگ کسانی هستند که در جامعه زندگی میکنند. ما تنها به دنبال مواردی که به آن اشاره کردم، بودیم که خوشبختانه نتایج خوبی به همراه داشته است و جواب هم گرفتهایم.
سخن پایانی؟
امیدوارم سال 1401 برای همه سالی خوب توأم با سلامتی و آرامش کامل و به دور از دغدغههای امروز زندگی باشد.
با بررسی کارنامه کاری شما در حوزه بازیگری میتوان به این مسأله پی برد که فردی گزیدهکار هستید. این اتفاق انتخاب شما بوده است یا کارهای پیشنهادی کیفیت لازم را از نظر شما نداشتند که بخواهید در آنها حضور پیدا کنید؟
من گزیدهکار هستم و این مسأله به دو دلیل انتخاب خودم بوده است؛ اول آنکه ترجیح میدهم در یک کار حضور داشته باشم و هیچ گاه همزمان در 2 پروژه فعالیت نمیکنم. دومین دلیل هم این است که بین هر پروژه یک تا دو ماه به خود استراحت میدهم. همچنین مطلبی هم که در سؤال خود ذکر کردید هست، یعنی پیشنهاد برای حضور در آثار مختلف دارم اما چون سلیقهام مطابق با کار نیست، آن را انتخاب نمیکنم و بدین ترتیب هر پروژهای را نمیپذیرم.
شاید بتوان گفت تعداد کارهای طنزی که شما در آن حضور داشتید، بیشتر از سریالهایی با ژانرهای دیگر است. آیا این گزاره درست است؟ و چرا این اتفاق رخ داده است؟
بله. متأسفانه در ایران هر بازیگری که به عنوان بازیگر طنز و کمدی شناخته شود، بقیه فیلمسازان نیز برای همین ژانر به سراغش میروند و همین مسأله باعث کلیشهکاری میشود. دوستان نیز بیشتر به عنوان بازیگر طنز و کمدی برای کار به سراغ من میآیند اما علیرضا نجفزاده عزیز به واسطه آشناییمان با یکدیگر و شناختی که از هم داشتیم، این ریسک را کرد و به من نقشی جدی در سریال «خوشنام» پیشنهاد داد.
شما در «خوشنام» ثابت کردید بهخوبی از پس نقش جدی نیز برمیآیید. چقدر منتظر چنین پیشنهادی بودید؟ آیا پیش از «خوشنام» هم حضور در نقشهای اینچنین جدی به شما پیشنهاد شده بود؟
تا قبل از سریال «خوشنام» آنچنان حضوری در نقشهای جدی نداشتم اما به هر حال همیشه بازیگر به دنبال این است که در کارهایی با ژانرهای مختلف حضور داشته باشد و نقشهای متفاوت را زندگی کند از آنجا که من هم بیشتر در ژانر کمدی جا افتادهام، علاقهمند بودم خود را در ایفای نقشی جدی محک بزنم که خوشبختانه این اتفاق افتاد.
درباره ویژگیهای شهرام صیفی و چالشهای ایفای آن برایمان میگویید؟ مخاطب، نقشی متفاوتتر از آنچه تاکنون از شما دیده، در این سریال شاهد است که اتفاقاً مابهازای بیرونی هم کم ندارد. برای رسیدن به این نقش چه کارهایی انجام دادید؟
«شهرام صیفی»، کاراکتری که من آن را در سریال «خوشنام» ایفا میکنم مابهازای بیرونی دارد. بسیاری از افراد تاکنون این نقد را داشته و گفتهاند، «شهرام صیفی» بالاخره لات است یا نه. بله این شخصیت یک فرد لات و شرور است که نمونه آن در اطراف ما وجود دارد و حتی ممکن است در اقواممان نیز مشاهده کنیم اما نکته جالب توجه اینجا است که ما به سمت کلیشه شدن پیش نرفتیم یعنی از لباس مشکی و جذب برای پوشش این شخصیت و مدل حرف زدن خاص که اغراقآمیز باشد، استفاده نکردیم.
اینکه من چگونه به این نقش رسیدم باید بگویم که به هر حال بازیگران با آدمهایی که در طول زندگی با آنها برخورد میکنند، به دقت نگاه و به اصطلاح از آنها کپی در ذهن میگیرند تا زمانی که نقشهای مختلف به آنها پیشنهاد شد، از آن استفاده کنند شاید بتوان گفت من هم از این قاعده مستثنی نیستم ضمن اینکه اصالتاً بچه جنوب شهر هستم، افرادی مانند «شهرام صیفی» کم ندیدم و با حرکات و رفتار آنها آشنا بودم.
از سوی دیگر برای رسیدن به این نقش با علیرضا نجفزاده نیز صحبت میکردم تا به یک اتفاقی که «شهرام صیفی» بیشتر نقش، شخصیت و کاراکتر باشد و تیپ درنیاید، برسم. در حقیقت نمیخواستم نقشی که ایفا میکنم، ادای یک لات را دربیاورد بلکه به دنبال این مسأله بودم که در واقع نقش یک لات را ایفا کنم که داستان را پیش ببرد نه اینکه تنها یکسری کار از او بربیاید و در کلیشههای آنچنانی بماند.
شما علاوه بر بازیگری تجربه صداپیشگی و اجرا نیز داشتهاید پس بهخوبی میتوانید بداههپردازی کنید. چقدر در «خوشنام» از گزینه بداههپردازی استفاده کردید؟ آیا از بداههها پاسخ مثبت گرفتید؟
از بداهههایی که با هماهنگی استفاده کردم و البته زیاد هم نبود، پاسخ مثبت گرفتیم اما این گونه نبود که همه کار بداهه باشد به هر حال پروژه نویسنده داشت، خط اصلی داستان معلوم بود و من به عنوان بازیگر باید بر اساس خط مورد نظر جلو میرفتم و نباید از آن عدول میکردم چراکه وقتی مردم سریال را تماشا میکنند نباید با ازهم گسستگی مواجه شوند بلکه باید قصهای را دنبال کنند که اول، وسط و آخر آن مشخص باشد.
کاراکتری که شما ایفا کردید چقدر حاصل تلاش شما به عنوان بازیگر و چقدر برآمده از فیلمنامه نوشته شده و راهنماییهای کارگردان بود؟
در فیلمنامه، «شهرام صیفی» فردی لات است که نقش اول داستان را ایفا میکند. قطعاً برای این شخصیت دیالوگهایی هم نوشته شده بود اما من به عنوان بازیگر باید یکسری حرکات، اخلاق، رفتار، مدل نگاه کردن، لباس پوشیدن و... را در ذهن میپروراندم و مال خود میکردم. این اتفاقها دست به دست هم داد تا به آنچه در ذهن از این کاراکتر پرورانده بودم، برسم.
در مصاحبهای گفته بودید سریال «خوشنام» اثری اجتماعی با رگههایی از طنز است. میتوانم بپرسم چرا این باور غلط به وجود آمده است که هر سریالی که طنز دارد، کمدی است؟
شاید بتوان گفت چون این روزها گرفتاریهای مردم بویژه به لحاظ مالی زیاد است، بیشتر به دنبال خندیدن و تماشای آثار کمدی هستند پس زمانی که میگوییم اثری رگههای طنز دارد اما کار اجتماعی و جدی است شاید یک عده درک نکنند که آدمهای جدی هم در طول روز موقعیتهایی برایشان به وجود میآید که خندهدار است اما نمیتوانیم این اتفاق را به حساب این بگذاریم که یک فرد در کل کمدی، بامزه و طنز است بلکه یک انسان در یک موقعیت ممکن است کاری کند که خندهدار باشد و کسانی با او بخندند. این شائبه درباره «خوشنام» هم به وجود آمد یعنی مردم توقع اثری صرفاً طنز داشتند در حالی که داستان با فراز و فرودی همراه است که هم میخنداند و هم ممکن است مخاطب را به گریه وادارد.
«خوشنام» اولین همکاری شما با کارگردان اثر است. از این همکاری و نحوه تعامل با ایشان برایمان بگویید.
من با علیرضا نجفزاده قبل از آنکه کارگردان بشود، رفاقت داشتم و در مقامهای مختلفی که ایشان داشت از جمله دستیار یک و برنامهریز، مجری طرح، مدیر تولید و... کار کردهام. علیرضا در کارهای قبلی خود نیز از من دعوت کرد اما به دلیل تداخل کاری نتوانستم در خدمت ایشان باشم تا اینکه در نهایت پیشنهاد بازی در «خوشنام» را به دلیل حضور علیرضا نجفزاده در مقام کارگردان و علاقه به نقشی که به من پیشنهاد شده بود، قبول کردم.
باتوجه به اینکه مخاطب امروز با انواع رسانهها روبهرو است که تولید محتوا دارند و همچنین سختپسند بودن ایشان آیا «خوشنام» میتواند به یکی از سریالهای ماندگار تلویزیون تبدیل شود؟ به چه دلیل؟
مردم باید «خوشنام» را خوب ببینند و برای خوب دیدن آن تنها کافی است دل به داستان بدهند و با شخصیت اول داستان همذاتپنداری کنند تا قصه خوبی بشنوند که حالشان را دگرگون کند. «خوشنام» قرار نیست دائماً مخاطب را بخنداند بلکه حرفهای خوبی هم برای گفتن دارد. در حقیقت این سریال قصه آدمهایی را به تصویر کشیده است که بر اثر اشتباهاتی که از گذشته تا به حال کردهاند، خسارتهای زیادی را به اطرافیان خود زدهاند اما میتوانند متحول شوند و اتفاقات خوبی برایشان رخ بدهد. مخاطب در سریال این را میبیند که چگونه میتوانیم از کسانی که تا به الان به آنها خسارت زدیم، حلالیت بطلبیم و با دنیا و مردمش بیحساب شویم. این اتفاق بسیار خوبی است که «خوشنام» میتواند رقم بزند ضمن اینکه هر اثری که سرگرمکننده باشد و مخاطب را به خنده وادارد، جذاب است.
مادر این سریال زرق و برقی که در اکثر سریالهای امروزی شاهد هستیم، نمیبینیم و اثر به دنبال سردرگمی مخاطب و انجام کارهای عجیب و غریب نیست. در حقیقت کار با یک سادگی همراه است که باعث شده به دل مخاطب بنشیند. نظر شما درباره این مسأله چیست؟
از ابتدا سعی داشتیم کاری ساده تولید کنیم و در عین سادگی حرفمان را بزنیم و پیام را منتقل کنیم همچنین باید بگویم که قصه در خانواده و محلی اتفاق نمیافتد که زندگی پُرزرق و برق داشته باشند بلکه داستان در یک خانواده ساده و معمولی در جنوب شهر تهران روایت میشود و لوکیشنها با فضای قصه هماهنگ هستند همچنین آدمها نیز هم به رنگ کسانی هستند که در جامعه زندگی میکنند. ما تنها به دنبال مواردی که به آن اشاره کردم، بودیم که خوشبختانه نتایج خوبی به همراه داشته است و جواب هم گرفتهایم.
سخن پایانی؟
امیدوارم سال 1401 برای همه سالی خوب توأم با سلامتی و آرامش کامل و به دور از دغدغههای امروز زندگی باشد.
مراسم گلریزان زندانیان جرایم غیرعمد
مراســـم گلریــزان زنــدانیان جرایـــم غیرعمــد همزمان با ولادت با سعادت امام حسن مجتبی(ع) با حضور سید حمید سجادی وزیر ورزش و جوانان در زورخانه شهدای کن برگزار شد.
عکس: اصغر خمسه / ایرنا
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو میکنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
شعار آزادی بیان در غرب دروغ است/ یک شهروند: اروپایی ها می گویند به دلیل آزادی بیان نمی توانیم جلوی آتش زدن کتاب مقدس مسلمانان را بگیریم. جالب است که همین چند وقت پیش یک پیرزن نود ساله را به جرم نقد هولوکاست بازداشت کردند و این نشان میدهد شعار آزادی بیانشان کاملاً دروغ است.
نور کم چراغ های اتوبان فتح / یک شهروند: نور چراغ های پل کن در اتوبان فتح بسیار کم و ضعیف است از مسئولان تقاضا داریم که به این موضوع رسیدگی فرمایند.
ثبت نام سفر حج/ آقای فتح الله عدنی : در سال ۹۰ از ۷ میلیون نفر مبلغ ۸۰۰ هزار تومان پول گرفته شد که قرار شد سال ۹۳ ما را به مکه مکرمه بفرستند الان ۱۱ سال است که هیچ خبری نیست و معلوم نیست پول ما کجاست.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
شعار آزادی بیان در غرب دروغ است/ یک شهروند: اروپایی ها می گویند به دلیل آزادی بیان نمی توانیم جلوی آتش زدن کتاب مقدس مسلمانان را بگیریم. جالب است که همین چند وقت پیش یک پیرزن نود ساله را به جرم نقد هولوکاست بازداشت کردند و این نشان میدهد شعار آزادی بیانشان کاملاً دروغ است.
نور کم چراغ های اتوبان فتح / یک شهروند: نور چراغ های پل کن در اتوبان فتح بسیار کم و ضعیف است از مسئولان تقاضا داریم که به این موضوع رسیدگی فرمایند.
ثبت نام سفر حج/ آقای فتح الله عدنی : در سال ۹۰ از ۷ میلیون نفر مبلغ ۸۰۰ هزار تومان پول گرفته شد که قرار شد سال ۹۳ ما را به مکه مکرمه بفرستند الان ۱۱ سال است که هیچ خبری نیست و معلوم نیست پول ما کجاست.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
به صحنهآوردن مردم از مهمترین مأموریتهای امروز کشور است
-
یک تریلر سیاسی ملتهب
-
نه وارد حاشیه میشویم نه گرفتار جوسازی
-
نجات میانکاله
-
شعلههای خشم علیه اسلامستیزان
-
تمهیدات دولت برای آرامش بازار
-
فلسطینی ها سحری باتوم می خورند
-
افزایش تعرفه های پزشکی از جیب مردم یا بیمه ها؟
-
ایرانی کوچک برای کودکان
-
دلالان گندم در آفساید تعرفهگذاری
-
همافزایی سیاست خارجی و سیاست دفاعی
-
هیس! شعبدهبازها گل میزنند
-
شهرام سریال «خوشنام» کلیشه نیست
-
مراسم گلریزان زندانیان جرایم غیرعمد
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین